اتوود در سرودن شعر نیز مهارت خاصی دارد و تا کنون مجموعه‌های شعری بسیاری از این نویسنده کانادایی منتشر شده است. مجموعه شعری جدیدش با عنوان «عزیزم» [dearly] در واقع بعد از 9 سال دوری از سرودن شعر به بازار آمده است.

عزیزم» [dearly]  مارگارت اتوود

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مارگارت اتوود نویسنده مشهور کانادایی و صاحب بیش از 40 رمان، داستان کوتاه و داستان‌های ادبیات کودک است که در میان این رمان‌ها «سرگذشت ندیمه» از همه بیشتر به شهرت رسیده است.

اتوود در طول زندگی حرفه‌ای‌اش بیش از ۵۵ جایزهٔ ملی و بین‌المللی کسب کرده است و درجات افتخاری متعددی از دانشگاه‌های مختلفی همچون دانشگاه آکسفورد و سوربن و کلمبیا دریافت کرده است. وی همچنین موفق به دریافت جایزهٔ بوکر و هامت برای رمان «آدمکش کور» شده است.

اتوود در سرودن شعر نیز مهارت خاصی دارد و تا کنون مجموعه‌های شعری بسیاری از این نویسنده کانادایی منتشر شده است که اشعار عاشقانه نابودگر، قصه‌های واقعی، قمری و بلعیدن آتش از نمونه آنهاست. آخرین مجموعه شعری او مربوط به سال 2011 است و مجموعه شعری جدیدش با عنوان «عزیزم» در واقع بعد از 9 سال دوری از سرودن شعر به بازار آمده است.

مجموعه شعر جدید مارگارت اتوود سه‌شنبه دهم نوامبر از سوی انتشارات اکو وارد بازار کتاب آمریکا و کانادا شده است. اتوود بعد از حدود یک دهه دوری از شعر در این مجموعه جدید شعرهایی درباره عشق و گذشت زمان سروده است. در این کتاب شعرهایی نیز درباره طبیعت وجود دارد که به نوعی بازگوی تخیل شاعر و نویسنده کانادایی از محیط اطرافش محسوب می‌شود.

مارگارت اتوود سال گذشته به خاطر نوشتن داستان وصیت‌ها توانست جایزه بوکر را به صورت مشترک با برنادینو ایواریستو نویسنده سیاه‌پوست بریتانیایی کسب کند. این نویسنده کانادایی در کنار خدمات بی‌شمارش به ادبیات کانادا، یکی از متولیان و بنیان‌گذاران جایزه شعر گریفین است.

جایزه شعر «گریفین» به عنوان مهمترین جایزه شعر کانادا در دو بخش شعر کانادا و شعر بین‌الملل که به انگلیسی سروده شده، هر سال برترین چهره‌ها را انتخاب و به هر یک جایزه ۶۵ هزار دلاری این رقابت را اهدا می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...