کتاب «فهم ادبیات» مایکل سی. دراوت [Michael D. C. Drout] با ترجمه مرضیه عاشوری و مقدمه و ویرایش مسعود فرهمندفر توسط نشر مروارید منتشر شد.

فهم ادبیات مایکل سی. دراوت [Michael D. C. Drout]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات مروارید کتاب «فهم ادبیات» مایکل سی. دراوت ترجمه مرضیه عاشوری و مقدمه و ویرایش مسعود فرهمندفر را با شمارگان ۴۴۰ نسخه، ۲۷۰ صفحه و بهای ۵۵ هزار تومان منتشر کرد.

وقتی از ادبیات حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟ در صحنه دوم از پرده دوم نمایشنامه «هملت» وقتی پولونیوس از هملت می‌پرسد: «چه می‌خوانید سرورم؟» هملت که سر در کتاب دارد در پاسخ می‌گوید: «کلمات، کلمات، کلمات.» شاید این پاسخ کنایی هملت اندیشه ورز به پولونیوس پایه‌ای‌ترین تعریف ادبیات باشد؛ ادبیات (Literature) که ریشه در کلمه لاتینی Littera (به معنی کلمه، نوشته، هر آنچه مکتوب شده باشد) دارد، در معنای «عام» خود، هر گونه نوشتار را دربرمی‌گیرد ولی این معنا در اینجا منظور نیست.

بلکه معنای «خاص» ادبیات است که مدنظر ماست، نوع خاصی از کاربرد زبان که از «تخیل» نیرو گرفته است و در نتیجه به یکنواختی و بی روحی گفتار و نوشتار عادی احساس و زندگی می‌بخشد. بنابراین، سازمایه اصلی ادبیات «تخیل» است، و تخیل به واسطه فنون و صناعات ادبی وارد ادبیات می‌شود. البته زبان ادبی که از بیان و معانی و بدیع بهره می‌گیرد، گاه‌، هم در عرضه معنا می‌کوشد و هم در مخفی نگاه داشتن آن‌.

کتاب «فهم ادبیات» در ۱۴ گفتار سامان یافته است، و هر گفتار می‌کوشد به زبانی ساده و روان‌، مفهومی مهم در فهم آثار ادبی را توضیح دهد. فهرست مطالب کتاب از قرار زیر است:

گفتار نخست: «چند پرسش مهم درباره فهم ادبیات»، گفتار دوم: «زبان»، گفتار سوم: «متن»، گفتار چهارم: «مؤلف‌»، گفتار پنجم: «مخاطب»، گفتار ششم: «ژانر»، گفتار هفتم: «فرمالیسم و فرم: شعر»، گفتار هشتم: «فرم، الگو و نماد: نثر»، گفتار نهم‌: «ادبیات و ذهن‌»، گفتار دهم‌: «پسامدرنیسم چیست و چرا از آن بد می‌گویند؟»، گفتار یازدهم: «سیاست‌های هویتی‌»، گفتار دوازدهم: «فرهنگ و تولیدات فرهنگی‌»، گفتار سیزدهم: «آثار معیار ادبی» و گفتار چهاردهم: «وقتی از ادبیات حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟»

نویسنده کتاب پروفسور مایکل سی‌. دراوت استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه ویتون در ماساچوست است؛ او مقاله‌ها و کتاب‌های بسیاری درباره ادبیات آنگلوساکسون و ادبیات قرون وسطا و رنسانس نوشته است، و در این کتاب می‌کوشد ارکان فهم درست ادبیات را به‌طور مفصل تشریح کند. دراوت در خلال صحبت‌هایش به مکاتب و جریان‌های اصلی در ادبیات و نقد ادبی نیز اشاره می‌کند و با ارائه نمونه‌های ادبی گوناگون، مطالب‌اش را روشن‌تر می‌سازد. او همچنین از نقش‌ مهم‌ ادبیات‌ در زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ سخن‌ می‌گوید و ادبیات‌ را عصاره‌ اندیشه‌ها و احساسات‌ جهان‌روا معرفی‌ می‌کند.

کتاب فهم ادبیات با ترجمه مرضیه عاشوری و مقدمه و ویرایش مسعود فرهمندفر (عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی) از سوی انتشارات مروارید روانه بازار شده است. پس از کتاب چرا ادبیات؟ (انتشارات سیاهرود)، این دومین همکاری این مترجم و ویراستار درباره «چیستی ادبیات» است. مخاطبان این کتاب در وهله نخست دانشجویان ادبیات‌اند و پس از آن، همه علاقه‌مندان به مطالعات ادبی.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...