مجموعه سه‌جلدی «شاهنامه فردوسی به زبان ساده برای جوانان» نوشته مصطفی جمشیدی، «سخنی از سیمرغ» به کوشش سامان اصفهانی و «عمیق‌ترین پذیرش» با ترجمه و گردآوری وحید مهدیخانی راهی بازار شده است.

به گزارش ایسنا،  مجموعه سه‌جلدی «شاهنامه فردوسی به زبان ساده برای جوانان» نوشته مصطفی جمشیدی با دیباچه میرجلال‌الدین کزازی و ویرایش سامان اصفهانی در سه جلد با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در نشر ترنگ راهی بازار شده است.

در مقدمه کتاب به قلم نویسنده می‌خوانیم: هیچ‌گاه علاقه‌ چندانی به خواندن متن کامل کتاب شاهنامه از خود نشان نداده بودم. زمانی که سنم به حدود ۷۰ سالگی رسید، با توجه به فراغت بیشتر، تصمیم گرفتم شاهنامه فردوسی را از آغاز تا پایان بخوانم. در این دوباره‌خوانی بود که با دریای بی‌کران سروده‌های این بزرگ‌مرد حماسی ایران روبه‌رو شدم.

در بررسی کامل متن شاهنامه، به سه‌ ویژگی بنیادین برمی‌خوریم: نخست، در سراسر داستان‌ها، هرگاه پادشاهی نامه‌هایی برای فرماندهان خود می‌فرستد یا کسانی گزارش پیروزهای خود را به شاهان می‌دهند، در آغاز هر نامه‌ یا داستان، به وصف خداوند یکتا پرداخته می‌شود و جالب این‌که اشعاری در این زمینه  در برهه‌های مختلف داستان در یگانگی پروردگار سروده شده است.

دومین ویژگی در سراسر این کتاب بزرگ، توجه و تأکید به خردورزی و هوشیار کردن خواننده برای استفاده از دانش و خرد در تصمیم‌گیری‌ها است که در جای‌جای اشعار به چشم می‌خورد.

سومین ویژگی شاهنامه، نصیحت خواننده به این نکته است که نه شادی و نه غم، هیچ‌گاه در این دنیا پایدار نیست؛ بنابراین، مردم نباید هنگام بروز مشکل، زانوی غم دربربگیرند یا در رویدادی خوش، از فزونی و شادمانی از خود بی‌خود شوند؛ زیرا هر دو این رویدادها، پس از اندک زمانی، رنگ می‌بازند یا جای خود را با یکدیگر عوض می‌کنند.

ویژگی دیگری که نبایست از آن غافل بود، توجه فردوسی به سرور و شادمانی است؛ قهرمانان فردوسی هرچند مرد پیکار و نبرد هستند، ولی هرگاه که فرصتی ‌می‌یابند از گستردن خوان شادی و تفریح غفلت نمی‌کنند.

هدف من از جسارت بزرگی که در تدوین اشعار شاهنامه به زبان ساده به خرج داده‌ام این بود که نوجوانان این مرز و بوم؛ یعنی نسلی را که با پیشرفت‌های عظیم فناوری، سرگرمی‌های گوناگونی در اختیارشان بوده و از سویی شاید به علت وجود واژگان ناآشنا، علاقه کمتری به خوانش همه اشعار شاهنامه داشته باشند، به این دریای بی‌کران علاقه‌مند کنم.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...