بزرگ‌ترین خیریه کتابخوانی کودکان بریتانیا به خاطر «اشعار باورنکردنی» [incredible words] نویسنده افریقایی-گویانی که در سال ۱۹۷۷ به انگلیس مهاجرت کرد و در آنجا به یکی از اصلی‌ترین دروس انگلیسی تبدیل شد، مورد تقدیر قرار گرفت.

جان اِیگارد [John Agard]، جایزه یک عمر دستاورد بوک‌تراست [BookTrust lifetime achievement award]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جان اِیگارد [John Agard]، نویسنده افریقایی-گویانی، به‌عنوان اولین شاعر جایزه یک عمر دستاورد بوک‌تراست [BookTrust lifetime achievement award] را دریافت کرد.

اِیگارد که در جرج‌تاون گویان به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۷ به انگلیس نقل مکان کرد از سال ۲۰۰۲ عضو ثابت برنامه درسی مدارس بوده است. او در سال ۲۰۱۲ برنده جایزه شعر کوئین شد و نویسنده بیش از ۵۰ کتاب برای کودکان و بزرگسالان است.

دیانا جرالد، مدیر اجرایی این موسسه خیریه کتابخوانی گفت: «اشعار باورنکردنی اِیگارد تخیل نسلی از کودکان را به خود جلب کرده است.» جایزه یک عمر دستاورد بوک‌تراست پیش از این به برخی از بزرگ‌ترین نام‌ها در ادبیات کودکان ازجمله شرلی هیوز، ریموند بریگز و جودیت کر تعلق گرفته است.

هدف این جایزه تجلیل از آثار نویسنده یا تصویرگری است که سهم برجسته‌ای در ادبیات کودکان داشته است. داوران امسال جرالد، فرنک کوترل-بویس و پیرس توردِی، اِیگارد را به خاطر «استمرار و خلاقیت در حمایت و به چالش کشیدن هنجارهای زبانی که اغلب بر ادبیات و برنامه‌های درسی چیره هستند و همچنین توانایی او در برقراری ارتباط با کودکان امروزی و الهام‌بخشی به آنها برای رسیدن به اهداف و آرزوهایشان، هرآنچه باشد» انتخاب کردند.

جرالد گفت: «به‌طور ویژه‌ای هیجان‌زده‌ام که جایزه امسال به کسی تعلق گرفته که ایده‌ها و ژانرهای مختلف را بررسی و آزمایش می‌کند، به کودکان و بزرگسالان در هر کجای دنیا نشان می‌دهد که زبان چه کارهایی می‌تواند انجام دهد و قدرت یک صدای اصیل در داستان‌سرایی را به نمایش می‌گذارد –پیام‌های مهمی که کودکان امروز با هر پیشینه‌ای می‌بایست ببینند، تجربه کنند و به آن دسترسی داشته باشند.» او اضافه کرد: «نوشته‌های اِیگارد چگونگی مطالعه و لذت‌بردن از شعر در کلاس‌‌های درس را به چالش کشیده و تغییر داده است و نشان داده که شعر وسیله مدرن و مناسبی است که توانایی برقراری ارتباط با کودکان را دارد.»

اِیگارد گفت دریافت این جایزه اهمیت زیادی برایش دارد. او گفت: «خوشحالم که از وقتی یک پسر ۱۶ ساله در کلاس‌ درسی در مستعمره سابق کارائیب بودم، به این هنر مشغول شدم. این تنها من نیستم که این جایزه را دریافت می‌کنم؛ بلکه تمام افرادی که الهام‌بخشم بوده‌اند، در آن سهیم هستند. کسانی مثل معلمم، «پدر مکسوِل»، آنهایی که کتاب‌هایم را چاپ کردند، آنهایی که در سفرم به کارائیب کمک کردند و جان آرلوت، مفسر افسانه‌ای کریکت که با حرف‌هایش به من الهام بخشید.»

او گفت: «بسیاری از اوقات شعر در حاشیه قرار می‌گیرد و توجه بیشتری نصیب داستان می‌شود. از اینکه به عنوان اولین شاعر برنده این جایزه شده‌ام هیجان‌زده‌ام، زیرا این را نشانه‌ای برای شناخت شعر می‌دانم. بیایید فراموش نکنیم که اگر به دی‌ان‌ای تکامل خود برگردیم، شعر وسیله‌ سخن‌گفتن، سرخوشی، لالایی و جادو بود؛ بنابراین پیش از آنکه چیزی نوشته شود، شعر وجود داشت؛ اما جایی در امتداد راه، به‌ویژه در سنت غربی، هنر شفاهی از نوشتار بیرون رانده شد و بعد شعر به‌عنوان چیزی انتزاعی و غیرواقعی تلقی شد و نه در مورد واقعیات عینی؛ اما اجازه دهید با این موضوع روبه‌رو شویم: آیا ما می‌خواهیم در دنیایی از حقایق عینی زندگی کنیم؟»

اِیگارد اولین شعر خود را پشت یک برگه امتحانی نوشت که با آنکه در آن مردود شد، معلمش اعتراف کرد که شعر خوبی نوشته و بعد در مجله چاپ شد. او پس از اتمام تحصیلات خود، پیش از آنکه به عنوان کتابدار کار کند، فرانسه و لاتین تدریس می‌کرد؛ سپس در سال ۱۹۷۷ به انگلیس رفت و در آنجا به سخنران یک موسسه مشترک‌المنافع تبدیل شد تا به ترویج درک بهتری از فرهنگ کارائیب کمک کند. طی هشت سال آینده او از ۲۵۰۰ مدرسه بازدید و شروع به سرودن شعر برای کودکان کرد.

اِیگارد گفت: «هنوز از زبان هیجان‌زده می‌شوم و از ایستادن در مقابل مردم و شعر خواندن برایشان لذت می‌برم. می‌دانم که این چیزها به یکدیگر مرتبط هستند. این چیزها می‌توانند روح را لمس کنند. نیازی نیست آموزنده باشند. من مجبور نیستم برای مردم موعظه کنم. تمام مغزم در موجی از جزر و مد لذت قرار می‌گیرد.»

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...