کتاب شاهنامه پژوهی با عنوان فرعی «چه خوش گفت فردوسی پاکزاد» از مجموعه درسگفتارهای دکتر میرجلال الدین کزازی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، کزازی در ابتدای این کتاب به جایگاه خرد در شاهنامه اشاره می کند و می نویسد:

شاهنامه، نامۀ فرهنگ و منش ایرانی است. ایران در شاهنامه بیش و به از هر شاهکار دیگر ادبی و هر هنجار فرهنگی بازتافته است. شاهنامه، نامۀ هزاره هاست. سنجۀ ایرانی بودن، دوستداری شاهنامه است. خرد در شاهنامه؛ سرآغازی است نیکو و خجسته. زبان راستین و سرشتین پارسی که در سرودن شاهنامه، زبان فردوسی است؛ روشن است و روان و رسا، زیرا که این متن، متنی است نهادینه. این کتاب نهادینه و پیچیده را می نوان مازهای راز نامید.شاهنامه نامه ای است که دو گوهر و دو بنیاد جان و خرد، در آن بیشترین ارج و ارز را دارد.

شاهنامه خردنامه است. آنچنان خرد به گونه‌ای آشکار یا نهان در تاروپود شاهنامه درتنیده است که به‌آسانی می‌توانیم آن را خردنامه بنامیم. زیرا خرد یکی از ویژگی‌های بنیادین در انسان ایرانی است. اگر گاهان زرتشت را که کهن‌ترین سرودۀ آیینی جهان است، بخوانید، می‌بینید که خرد در آن سروده‌ها جایگاهی بلند دارد. زرتشت مردمان را به خرد فرا می‌خواند. پیشینه خرد تا بدین پایه در فرهنگ ایران دیرینه است. پیداست که در خرد در شاهنامه که نامه فرهنگ و منش ایرانی است، می‌باید بازتابی گسترده یافته باشد.

فهرست مطالب کتاب به شرح زیر است:

نشست اول: خرد در اندیشه های فردوسی
نشست دوم: داستان جمشید و فریدون
نشست سوم: مازهای راز در شاهنامه
نشست چهارم: داستان ضحاك و كاوه
نشست پنجم: اسطوره و حماسه در شاهنامه
نشست ششم: داستان رستم و سهراب
نشست هفتم: داستان رستم و اسفندیار
نشست هشتم: داستان سیاوش
نشست نهم: كیانیان در شاهنامه

شاهنامه‌پژوهی (چه خوش گفت فردوسی پاکزاد) به قلم جلال الدین کزازی، در 208 صفحه و قیمت 12هزار تومان، توسط خانۀ اندیشمندان علوم انسانی منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...