کتاب تصویری «چرا موز نمی‌خوری؟» [Would You Like a Banana] نوشته یاسمین اسماعیل [Yasmeen Ismail] با ترجمه مهدی حجوانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

چرا موز نمی‌خوری؟» [Would You Like a Banana] نوشته یاسمین اسماعیل [Yasmeen Ismail]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب بیست‌ویکمین عنوان از مجموعه «کتاب‌های تصویری» و یکی از کتاب‌های «فندق» است که این‌ناشر برای کودکان چاپ می‌کند.

در کتاب‌های تصویری، نویسنده و تصویرگر به یک میزان در بردن بچه‌ها و مخاطبان به دنیای داستان، سهیم هستند. به این‌ترتیب، بچه‌ها به دنیای داستان می‌روند و والدین به دنیای کودکی‌شان.

کتاب «چرا موز نمی‌خوری؟» درباره یک‌میمون سیاه است که هرچه به او می‌گویند موز بخور، می‌گوید «نه!». مخاطبان اصلی‌اش هم بچه‌های کوچولویی هستند که گاهی برای نخوردن، هزار و یک‌جور بهانه می‌آورند، هم بزرگ‌ترهایی که بارها با این‌موقعیت روبرو شده‌اند.

یاسمین اسماعیل نویسنده این‌کتاب، متولد ایرلند است و کتاب‌های زیادی مثل این‌کتاب برای بچه‌ها نوشته و جوایزی هم در کارنامه دارد.

ترجمه فارسی «چرا موز نمی‌خوری؟»، با ۳۲ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...