چاپ سوم دعای مکارم الاخلاق با ترجمه سید مهدی شجاعی توسط انتشارات کتاب نیستان روانه بازار نشر شد.

دعای مکارم الاخلاق با ترجمه سید مهدی شجاعی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دعای مکارم الاخلاق، نیایش بیستم از کتاب صحیفه سجادیه، مجموعه دعاها و مناجات امام چهارم شیعیان، زین العابدین علی بن الحسین(ع) است که در آن از زبان امام چهارم شیعیان به شورانگیزترین شکل ممکن از خدای متعال حضرت طلب اخلاق ستوده و اوصاف پسندیده شده و دوری از اخلاق ذمیمه و صفات رذیله که سعادت انسان به حقیقت از آن حاصل آید تقاضا شده است.

این دعا پیش از هر چیز به دلیل انتصاب آن به مقام والای امامت و در کنار آن جاری شدن از زبان امام سجاد (ع) از زیبایی خاصی بهره‌مند است؛ زیبایی که اوج آن را می‌توان در خواست‌ها و تقاضاهایی دانست که امام سجاد (ع) به عنوان نماینده خلق خدا روی زمین از خداوند برای تمامی مردمانش می‌خواهد:

خداوندا! به لطفت نیتم را برکت ببخش و با آنچه در دست توست یقینم را اصلاح کن و به قدرتت تباهی‌ها و خرابی‌های من را سامان بده.

خداوندا! خودت تمامی دل‌مشغولی‌های من را سامان ببخش و مرا به کاری بگمار که فردا سراغش را از من می‌گیری و روزگارم را متناسب با هدف آفرینشم قرار بده.

از سوی دیگر عنوان شده است که دعای مکارم الاخلاق برنامه انسان‌سازی است و امام سجاد با قرائت این دعا فهرستی زیبا و عارفانه از سجایای انسانی و خلقیات کریمه آدمی را بیان می‌کنند و گفته شده تأثیر این دعا به حدی است که اگر انسانی به صفات بیان شده در این دعا متخلق شود، به رفیع‌ترین مقام خود نائل خواهد آمد.

مترجم در این ترجمه مخاطبش را با واژگان و اصطلاحاتی به دنیای نیایش امام سجاد (ع) وارد می‌کند که متناسب با شأن این دعاست؛ واژگانی که در کنار تضرع و بیان حقارت انسان در پیشگاه ازلی، از خداوند به ساده‌ترین شکل ممکن و برای کاربردی‌ترین خواسته‌ها و نیازهای انسانی طلب کمک و یاری می‌شود:

خدایا! به تکبر دچارم مساز و مرا بنده تمام عیار خود کن و درخت عبادتم را به آفت غرور و خودپسندی تباه نکن و توفیق کارهای خیر برای مردم را نصیب دست‌های من بساز و بنای آن کارها را به سیلاب منت ویران مساز و پای جانم را به قله‌های بلند اخلاق برسان و مرا از آفت فخرفروشی برهان.

................ هر روز با کتاب ...............

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...