کتاب "تراژدیهای کوچک" نوشته آلکساندر سرگییویچ پوشکین با ترجمه آبتین گلکار از سوی انتشارات هرمس منتشر شد.

تراژدیهای کوچک پوشکین


به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب شامل چهار نمایشنامه کوتاه و مستقل است با عنوانهای "شوالیه آزمند، موتسارت و سالی‌یری، مهمان سنگی و ضیافت به روزگار طاعون".

این چهار نمایش با وجود آنکه در یک مجموعه واحد گرد آمده‌اند مسائل و تعارضهای گوناگونی را مطرح می‌کنند از جمله تقابل پول و انسانیت، عدم تناسب نبوغ و شرارت و چگونگی واکنش نشان دادن افراد در لحظات سخت و حساس زندگی اجتماعی.

پوشکین مجموعه نمایشنامه‌های "تراژدیهای کوچک" را در بولدینو در مدت بسیار کوتاهی نوشت. بنا به یادداشتهایی که از پوشکین به‌جا مانده است چنین بر می‌آید که او دست‌کم از سال 1827 فکر نوشتن سه نمایشنامه اول این مجموعه را در سر داشت، ولی در مورد "ضیافت به روزگار طاعون" چنین شواهدی وجود ندارد و به احتمال زیاد طرح آفرینش این اثر در  همان زمان اقامت در بولدینو به سر پوشکین راه یافته است.

گلکار در انتهای کتاب توضیحات کوتاه اما دقیقی راجع بر هر کدام از نمایشنامه‌های کتاب ارائه داده است که می‌تواند برای درک بهتر این آثار مفید واقع شود.

کتاب "تراژدیهای کوچک" با شمارگان 2000 نسخه در 93 صفحه و به قیمت 1700 تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...