عکس‌نوشت‌های مصطفی مستور منتشر شد.

«پرسه در حوالی زندگی» (40 یادداشت بر 40 عکس از عکاسان 23 کشور جهان)، به ارایه 40 قطعه عکس از عکاسان ایرانی و خارجی با انتخاب کیارنگ علایی اختصاص دارد، که مستور با توجه به ظرفیت‌های روایی عکس‌ها، متن روایی و برداشت و تحلیل خود را از آن‌ها در حاشیه هر عکس منتشر کرده است.

پرسه در حوالی زندگی مصطفی مستور

 این مجموعه به صورت دوزبانه به تازگی با همکاری نشر چشمه و رسش منتشر شده، که محمد فیض‌الله نوشته‌های مستور را ترجمه کرده است.

همچنین «چند روایت معتبر» (چاپ پنجم)، «دویدن در میدان تاریک مین» (چاپ دوم)، «حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه» (چاپ چهارم)، «استخوان خوک و دست‌های جذامی» (ششم)، «عشق در پیاده‌رو» (چهارم)، و «من دانای کل هستم» (چهارم) به تازگی از سوی نشر چشمه تجدید چاپ شده‌اند. «روی ماه خداوند را ببوس» (چاپ هفدهم) نیز از سوی نشر مرکز چاپ مجدد شده است.

به گزارش ایسنا، «من گنجشک نیستم»، سومین رمان مستور، در حجمی حدودا 100صفحه‌یی، «تهران در بعدازظهر» شامل شش داستان کوتاه به‌عنوان پنجمین مجموعه‌ی داستان این نویسنده، و مجموعه‌ی شعری که هنوز نام مشخصی ندارد و شامل 50 شعر از سروده‌های پنج سال اخیر اوست، آثاری هستند که برای انتشار آماده‌اند، اما مستور فعلا قصد انتشارشان را ندارد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...