کتاب «۲۲ چهارمضراب برای سنتور؛ از استادان آقاحسینقلی، درویش‌خان، مرتضی نی‌داوود، غلامحسین بیگجه‌خانی، لطف‌الله مجد و جلیل شهناز» اثر مهرنوش ذوالفقاری توسط انتشارات ماهور منتشر شد.

22 چهارمضراب برای سنتور مهرنوش ذوالفقاری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، موسسه فرهنگی‌هنری ماهور کتاب «۲۲ چهارمضراب برای سنتور» را با اجرای مهرنوش ذوالفقاری به بهای ۷۵ هزار تومان (به همراه یک لوح فشرده) منتشر کرد.

کتاب حاضر گزیده‌ای از چهارمضراب‌های شاخص ساز تار در دوره‌ای تقریباً هفتادساله (از اواخر قاجار تا پهلوی دوم) است که برای سنتور، اصطلاحاً ترجمه یا برگردان شده است.

مهرنوش ذوالفقاری در مقدمه خود بر این اثر نوشته است:

«یکی از ارزشمندترین کارهای استاد فرامرز پایور تنظیم قطعاتی از گنجینه موسیقی دستگاهی برای ساز سنتور است که نوازندگان سازهای دیگر (غیر سنتور) تصنیف کرده‌اند. با این کار، نوازندگان سنتور هم با گونه‌های موزون (متریک) موسیقی ایرانی بیشتر آشنا می‌شوند و هم ادبیات ساختاری و اصول نغمه‌سازیِ برآمده از فنون نوازندگی سایر سازهای کششی و مضرابی را می‌آموزند.»

ذوالفقاری فارغ التحصیل کارشناسی ارشد نوازندگی موسیقی ایرانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران با ساز تخصصی سنتور است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...