کتاب «یادداشت‌های روزانه مقاومت» [Journal de résistance] به قلم میکیس تئودوراکیس[Mikis Theodorakis] با ترجمه سروش حبیبی توسط نشر ماهی منتشر شد.

«یادداشت‌های روزانه مقاومت» [Journal de résistance] به قلم میکیس تئودوراکیس[Mikis Theodorakis]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب که نخستین بار در سال 1358 با عنوان «روزن‍ام‍ه‌ م‍ق‍اوم‍ت‌ ی‍ون‍ان‌‬» و  توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده بود؛ مجموعه‌ای از خاطرات، تحلیل‌ها و تأملات نویسنده درباره مبارزات سیاسی و اجتماعی در دوران سرکوب و دیکتاتوری در یونان است. این کتاب به‌عنوان سندی ارزشمند از تاریخ معاصر یونان شناخته می‌شود که هم روایت شخصی دارد و هم نگاهی عمیق به مقاومت جمعی مردم این کشور ارائه می‌دهد. تئودوراکیس در این اثر با زبانی صریح و بی‌پرده، مبارزات خود و همراهانش را در برابر ظلم و ستم به تصویر می‌کشد.

میکیس تئودوراکیس، پژوهشگر شهیر یونانی در این یادداشت‌های روزانه به شرح سه سال تجربه دشوار خود از آوریل ۱۹۶۷ (کودتای نظامی و احراز قدرت شورای سرهنگ‌ها) تا آوریل ۱۹۷۰ (آزادی و نقل‌مکان به پاریس به لطف تلاش‌های سروان-شرایبر، سیاستمدار فرانسوی) می‌پردازد: زندگی مخفیانه زیرزمینی، ممنوعیت تکثیر و نواختن موسیقی و ترانه‌های او به امر ارتش، بازداشت و زندانی‌شدن، اعتصاب غذا و بستری‌شدن در بیمارستان زندان، خانه‌نشینی تحت‌نظر، انتقال به اسارتگاهی در شمال آتن… تئودوراکیس در طول این دوره‌ی پرفشار و مخاطره‌آمیز تسلیم نشد، همچنان شعر و ترانه نوشت که در این دفتر آمده‌اند - یادگاری از تراژدی یونانی عصر ما.

کتاب در قالب یادداشت‌های روزانه نوشته شده است و به همین دلیل، حس نزدیکی و واقع‌گرایانه‌ای به مخاطب منتقل می‌کند. این سبک نگارش باعث می‌شود که خواننده بتواند مستقیماً با احساسات، نگرانی‌ها و امیدهای نویسنده ارتباط برقرار کند. تئودوراکیس در این یادداشت‌ها، نه‌تنها از رویدادهای سیاسی و اجتماعی، بلکه از تجربیات شخصی و زندگی روزمره خود نیز سخن می‌گوید.

یکی از مهم‌ترین مفاهیم این کتاب، تأکید بر نقش مقاومت در برابر دیکتاتوری و استبداد است. نویسنده بارها به این نکته اشاره می‌کند که ایستادگی در برابر ظلم، حتی در سخت‌ترین شرایط، وظیفه‌ای انسانی و اخلاقی است. او با روایت نمونه‌هایی از شجاعت مردم یونان، روحیه جمعی مقاومت را به تصویر می‌کشد.

تئودوراکیس در بخش‌هایی از کتاب، به تحلیل ریشه‌های دیکتاتوری و ابزارهای سرکوب اشاره می‌کند. او معتقد است که ترس و جهل، مهم‌ترین ابزارهای دیکتاتورها برای کنترل مردم هستند و مبارزه با این ابزارها نیازمند آگاهی و اتحاد است. این تحلیل‌ها باعث می‌شود که کتاب فراتر از یک خاطره‌نویسی ساده باشد و به اثری فلسفی و تحلیلی تبدیل شود.

یکی دیگر از محورهای اصلی کتاب، توجه به نقش هنر و فرهنگ در مبارزه با استبداد است. تئودوراکیس بارها تأکید می‌کند که موسیقی، شعر و ادبیات می‌توانند به‌عنوان ابزارهایی قدرتمند برای الهام‌بخشی و ایجاد انگیزه در مردم عمل کنند. او تجربه شخصی خود را به‌عنوان یک آهنگساز در این زمینه به اشتراک می‌گذارد و نشان می‌دهد که چگونه هنر می‌تواند در کنار سیاست، به مبارزه با بی‌عدالتی بپردازد.

در بخش‌هایی از کتاب، نویسنده به تجربه‌های تلخ زندان و شکنجه اشاره می‌کند. این توصیفات، تصویری واضح و دردناک از سختی‌هایی ارائه می‌دهد که فعالان سیاسی در دوران دیکتاتوری تجربه کرده‌اند. بااین‌حال، حتی در این بخش‌ها، تئودوراکیس امید خود را از دست نمی‌دهد و بر لزوم ادامه مبارزه تأکید می‌کند.

کتاب همچنین به مسائل اخلاقی و انسانی در دوران بحران می‌پردازد. نویسنده به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه شرایط سخت، شخصیت انسان‌ها را آشکار می‌کند و گاهی شجاعت و گاهی خیانت را نمایان می‌سازد. این تأملات، کتاب را به اثری عمیق و چندبعدی تبدیل می‌کند.

یکی از فصول مهم کتاب به بررسی نقش رهبران مقاومت اختصاص دارد. تئودوراکیس در این بخش، ویژگی‌های یک رهبر واقعی را شرح می‌دهد و تأکید می‌کند که رهبری موفق باید با مردم همراه باشد، از درد و رنج آن‌ها آگاه باشد و بتواند امید را در دل‌ها زنده نگه دارد.

فصل دیگری از کتاب به موضوع اتحاد و همبستگی اجتماعی می‌پردازد. نویسنده توضیح می‌دهد که چگونه اتحاد مردم می‌تواند قدرتی عظیم برای تغییر ایجاد کند. او با مثال‌هایی از مبارزات مردم یونان، نشان می‌دهد که اتحاد حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌تواند به موفقیت منجر شود.

تئودوراکیس در فصل‌های پایانی کتاب به آینده امید دارد. او بر این باور است که هرچند مبارزه با استبداد سخت و طولانی است، اما در نهایت، آزادی و عدالت پیروز خواهند شد. این پیام امیدبخش، کتاب را به اثری انگیزشی برای فعالان سیاسی و اجتماعی تبدیل می‌کند.

در طول کتاب، نویسنده بارها بر اهمیت حافظه تاریخی تأکید می‌کند. او معتقد است که فراموش کردن گذشته می‌تواند باعث تکرار اشتباهات شود و به همین دلیل، حفظ خاطرات مقاومت برای نسل‌های آینده ضروری است.

میکیس تئودوراکیس (زاده ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۵ در خیوس – درگذشته ۲ سپتامبر ۲۰۲۱ در آتن) سازنده بیش از ۱۰۰۰ ترانه، آهنگساز و کنشگر سیاسی کمونیست یونانی بود. آهنگ فیلم حکومت نظامی و موسیقی فیلم مشهور «زوربای یونانی» (Zorba the Greek) از ساخته‌های اوست. به‌دلیل فعالیت و بحران‌های سیاسی که در یونان شکل گرفته بود او در سال ۱۹۹۰ به‌عنوان نماینده پارلمان انتخاب شد و به‌عنوان وزیر دولت برگزیده شد. با مواد مخدر و تروریسم جنگید و برای بهبود روابط فرهنگی و آموزشی بین ترکیه و یونان تلاش کرد. او علیه جنگ در عراق بود و مستمر علیه رژیم‌های دیکتاتوری فعالیت می‌کرد. او یک صدای رسا در برابر دولت یونان بود که او را در سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۴ زندانی کرد.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...