قصه‌ی اشیاء در دایره‌ی تاریخ | الف


بسیاری از ما کودکی را با کلیشه‌هایی درباره تاریخ پشت سر گذاشته‌ایم؛ این که تاریخ سرشار از جنگها، کشورگشایی‌ها و اتفاقاتی از این دست بوده و در نهایت نیز این فاتحان بودند که تاریخ را به میل خود می‌نوشتند و آنچه به عنوان کتاب تاریخ به دست ما رسیده از میان هزار جنگ خونین و هزار رویای امپراطوری، گذشته... بی‌آنکه اثری از من، از ما و یا یک انسان عادی در آن هویدا باشد.


یک تاریخ جهان در 100 شی» [A history of the world in 100 objects]  نیل مک گرگور [Neil MacGregor]

انگار نه انگار که در روزگاران دور، مردمانی ساده نیز می‌زیستند؛ آدمهایی معمولی همانند بسیاری از ما که می‌خوردند، می‌خوابیدند، کار می‌کردند، عاشق می‌شدند... و در آخر نیز می‌مردند. اما همین مردمان ساده نیز در این میان یادی و یادگاری از خود به جا می‌گذاشتند، یادگاری دست‌ساز، ساخته ذهن و تخیل خود، و این یادگار در طول زمان همچون قصه‌ای دست ‌به دست و سینه به سینه می‌رفت و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد و به دست هر کسی هم که می‌افتاد، قصه‌ای به قصه‌های آن اضافه می‌کرد و می‌سپرد به زمان و خود محو می‌شد در زمان.

قصه این یادگاری‌ها، تک‌تک این اشیاءیی که ما عموما از پشت شیشه موزه‌ها آنها را دیده ایم هریک حکایتی دراز دامن با خود دارند که هر کدام آینه‌ی یک تاریخ، یک جنگ، یک زندگی، یک عشق و هزار خاطره را پیش روی مخاطب نمایان می‌سازد. ردی که هر انسان در هر نسل بر این اشیاء گذاشته، نشان از طرز تفکر، زندگی و رویاهای اوست که آن شیء را ساخته و آن شیء نیز او را. آنچه در موزه‌ها پیش روی ما قرار می‌گیرد روایت سرگذشت همان انسانهای ساده و معمولی همچون خود ما را هویدا می‌کند که چگونه به دنیای اطراف خود شکل می‌دادند، چگونه می‌زیستند و چگونه فکر می‌کردند... این اطلاعات، روایتی است که شاید نتوان بین کتابهای تاریخ معمول با آن کلیشه‌های آمیخته با دروغ یافت و آموخت.

کتاب «یک تاریخ جهان در 100 شی» [A history of the world in 100 objects] از جمله آن معدود کتابهای بی‌کلیشه‌ای است که به قصه‌گویی درباره سرگذشت انسانها از دریچه اشیایی که ساخته‌ی دست، تفکر و تخیل اوست می‌پردازد؛ کاری مشکل و به همان اندازه جذاب، چرا که اکثر کتابهای تاریخ، تاریخ را از روی متن‌های مکتوب می‌نویسند نه اشیاء و اشکال. بر همین اساس احتمالا کمی تخیل نیز چاشنی کار شده و در نهایت نیز آنچه ارائه می‌شود روایتی ناتمام و باز است که با تخیل و توجه بیشتر مخاطب نیز می‌تواند تکمیل شود... نوعی شاعرانگی خفیف در این نوع تاریخ‌گویی یا بهتر بگوییم قصه‌گویی تاریخی، پنهان است که خواندن این کتاب را برای مخاطبان جذاب می‌کند.

از این رو مخاطب با خواندن این کتاب در می‌یابد که با تاریخی متفاوت از آنچه که تا به حال خوانده و شنیده طرف شده است، چرا که در این کتاب چنان که اشاره شد، از اتفاقات مهم و معروف تاریخی مثل جنگها و انقلابها و... خبری نیست؛ بلکه روایتی دیگرگونه پیشروی مخاطب قرار گرفته که باید تاریخ را از دل این روایت های به ظاهر حاشیه ای بیرون بکشد و همین کتاب را جذاب تر می‌سازد. برای نمونه در فصل 88 کتاب، نویسنده تاریخ یک نقشه‌ی که روی پوست یک گوزن امریکای شمالی کشیده بازگو می‌کند که به نوعی روایت‌گر بیرون راندن فرانسوی‌ها توسط بریتانیایی‌ها از شمال امریکا و در نهایت شروع جنگ استقلال امریکا در سال 1776 است: «تقریبا مسلم است که این نقشه در خصوص تلاش یک موسسه‌ی تجار فیلادلفیا برای خریدن زمین در دره‌ی واباش درست شده، در جایی که حالا مرز بین ایندیانا و ایلینویز است. این مستلزم استفاده از نقشه بود، که مرزهایی را نشان می‌داد که آشکارا قصد خرید آنها در میان بود. درواقع، کل پروژه پایان گرفت چون این درست در آستانه‌ی جنگ انقلاب بود...»

کتاب «تاریخ جهان در 100 شیء» درواقع زندگی انسانهاست در دل 100 شیء تاریخی که در گذر زمان چرخیده‌اند، دست به دست شده‌اند، تغییر پیدا کردند و در نهایت در دل یک مکعب شیشه‌ای در یک موزه آرام گرفتند. هر فصل این کتاب به یک شیء اختصاص یافته است پس این کتاب شامل 100 فصل یا بخش است که از قدیمی‌ترین شیء در عصر باستان مصر شروع می‌شود تا به جدیدترینشان می‌رسد. طیف اشیاء از ظروف و ابزار کار گرفته تا مومیایی‌ها، تا سکه‌ها و پیکره‌ها، کتیبه‌ها، کشتی‌ها و... که هر کدام زوایای مختلفی از سبک زندگی و طرز تفکر انسانها در تکوین دولت- شهرها، ادبیات و هنر، اقتصاد بین المللی، تولید انبوه و... را بازگو می‌کنند.

یکی از نکات قابل تاملی که نویسنده در مقدمه کتاب به آن اشاره می‌کند در مورد تغییر اشیاء در طول زمان، دست به دست شدن‌ها و اتفاقات بعدی‌ روی داده برای این اشیاء است و به شکلی که برخی به کلی تاریخ آن شیء و معنایش را تغییر می‌دهند: «به طرز حیرت انگیزی تعداد زیادی از اشیاءی ما نشانه‌های رویدادهای بعدی را با خودشان دارند. گاهی این صرفا آسیبی است که با زمان می‌آید، مثل سربند پاره‌شده‌ی بانوخدای اواستِک، یا ناشی از حفاری ناشیانه است یا از طریق بیرون کشیدن همراه با زور به وجود می‌آید. اما دخالتهای بعدی بارها عمدا طراحی شده که معنا را تغییر دهد یا غرور یا لذات مالکیت نو را منعکس کنند. شیء سندی می‌شود نه فقط از جهانی که برای آن ساخته شده بود، بلکه از دوره‌های بعدی که آن را تغییر داد.»

پروژه‌ی این کتاب پروژه جالبی است. طبق گفته نیل مک گرگور [Neil MacGregor]- نویسنده کتاب- این پروژه وسیع کاری‌ست که موزه بریتانیا از همان سال تاسیسش یعنی در سال 1753 در برنامه کار خود داشت و بیش از 250 سال برای جمع آوری اشیاء از سراسر کره زمین، زمان گذاشت و در نهایت گزارشات این پروژه در قالب رشته برنامه‌هایی در رادیو 4 بی‌بی‌سی در سال 2010 پخش شد. و روند این برنامه هم به گفته مولف بدین ترتیب بود که کارشناسان موزه بریتانیا شروع به تاریخ‌گویی از طریق این اشیاء می‌کردند. این تاریخ از حدود دو میلیون سال پیش شروع می‌شد و می‌رسید تا به همین امروز و بقول خودشان از مشته تبر شروع می‌شد تا کارت اعتباری! و در این تاریخ‌گویی به خیلی از جنبه‌های عملی تجربه انسانها توجه می‌شد بدون در نظر گرفتن این که این انسانها ثروتمندند یا فقیر، شاهند یا رعیت...

یک تاریخ جهان در 100 شی» [A history of the world in 100 objects]  نیل مک گرگور [Neil MacGregor]

پروژه‌ی ترجمه این کتاب نیز از نظر بزرگی و ارزش چیزی کم از تالیف آن ندارد. عسگری پاشایی را اغلب با نام ع. پاشایی می‌شناسیم، قشر کتابخوان خصوصا شعر دوستان او را با ترجمه هایکوهای ژاپنی برای اولین بار در ایران و همچنین واکاوی شیوه خوانش شعرهای احمد شاملو (دوستی و نزدیکی بسیار با یکدیگر داشتند) در کتابهایی مثل: «از زخم قلب» و «انگشت و ماه» می‌شناسند. اما این مترجم و پژوهشگر نام آشنا، کتابهای متنوعی در زمینه‌های غیر ادبی در قالب ترجمه و یا پژوهش منتشر کرده است. اما این بار پاشایی با همکاری گروه اندیشه پروران ساری ترجمه این کتاب حجیم و مهم را به سرانجام رسانده است، ترجمه‌ای بسیار روان و سلیس با حفظ سبک شاعرانه مولف و انعکاس زیبای آن در برگردان فارسی متن کتاب.

علاوه بر مقدمه خواندنی ابتدای کتاب و تاریخ روایی صد شیء انتخاب شده در اثر حاضر، پایان بخش کتاب را لیست اشیاء و ویژگیهای ظاهری‌شان و نیز کتابنامه، ارجاعات و نمایه تشکیل می‌دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی است در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در انقلاب مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان جای م ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...
نقطه‌ی شروع نوشتن، همیشه همین است: یک جمله‌ی درست و واقعی... می‌دانی، همه‌ی ما هر روز، هر کدام به شکل و شیوه‌ای، لت‌وپار می‌شویم... او از جنگ منزجر بود و هم‌زمان جنگ وی را به هیجان می‌آورد... هنوز «گذشته» برایت نوستالژیک نشده تا در دام رمانتیک کردن گذشته بیفتی... برای بسیاری «برف‌های کلیمانجارو»، روایت حسرت و پشیمانی است. اما برای جان مک‌کین، این داستان، روایت پذیرشِ همراه با فروتنی و امید بود و مُهر تأیید دیگری بر این که «زندگی، ارزش جنگیدن دارد.» ...