تأکید بر نقش «خود» در روان‌کاوی مدرن | الف


امروزه روان‌کاوی در ایران از وضعیتی استثنائی برخوردار است که نه‌تنها در طول تجربه‌ی تاریخی‌اش در سرزمین ما بی‌سابقه بوده، بلکه با سرنوشت روان‌کاوانی در غرب هم در تضاد است. شاید هسته‌ی اصلی این «رخداد شگفت‌انگیز» در ایران معاصر این واقعیت باشد که روان‌کاوی در ایران همچنان «قابلیت دگرگون‌کنندگی» خود را حفظ کرده و همین موجب شده تا شاهد اوج اشتیاق برای آن باشیم. به همین دلایل است که دسترسی به متون جدی روان‌کاوانه، ضرورتی انکارناپذیر محسوب می‌شود.

فرد بوش [FRED. BUSCH] ایگو محور مداخلات تکنیکی» [The ego at the center of clinical technique]

دکتر فرد بوش [FRED. BUSCH] روان‌کاو ارشد آموزشی و ناظر در انستیتو و جامعه‌ی روان‌کاوی بوستون متولد سال 1939 و ساکن انگلیس است. او پرچمدار مکتب روان‌شناسی ایگو در آمریکای شمالی است و تا کنون چهار کتاب و بیش از هفتاد مقاله درباره‌ی روش و تئوری درمان روان‌کاوی منتشر کرده است. دکتر بوش ویراستاری تعداد زیادی از مجلات معتبر بین‌المللی روان‌کاوی را نیز در کارنامه‌ی خود دارد. کتاب «خلق یک ذهن روان‌کاوانه» از او کاندیدای جایزه‌ی گراویدا بوده و به بیش از ده زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. «ایگو محور مداخلات تکنیکی» [The ego at the center of clinical technique] ترجمه‌ی نخستین اثر دکتر بوش در مورد اهمیت جایگاه ایگو در تکنیک روان‌کاوی است.

جلب همراهی و همکاری بیماران در فرایند خودشناسی و تجهیز ایگوی آنها به توانمندی‌هایی برای انجام فعالیت‌های تحلیلی، محور اصلی رویکرد بالینی دکتر فرد بوش محسوب می‌شود. او در این کتاب روشن می‌کند که تعابیر اغلب تحلیلگران تا چه اندازه مبتنی بر چیزی است که آنها درک می‌کنند نه آنچه بیماران آماده‌ی شنیدن آن هستند. اینکه بسیاری از جنبه‌های درمان تحلیلی به جای آنکه در جهت مشارکت‌دادن ایگوی بیمار طی فرایند درمان باشد، متمرکز بر حفظ جایگاه مشاهده‌گر تحلیلگر است. دکتر بوش به مخاطبانش چرایی تغییر در این رویکرد را می‌آموزد و تأکید می‌کند که در نظر گرفتن ایگوی بیماران به عنوان همکارانی راستین طی فرایند تحلیل چگونه ضروری و نقش‌آفرین است.

بنا بر نظریه‌ی زیگموند فروید، عصب‌شناس و روان‌کاو سرشناس اتریشی، شخصیت انسان از سه عنصر «نهاد» (اید)، «خود» (ایگو) و «فراخود» (سوپرایگو) تشکیل شده ‌است. این سه عنصر در تعامل با یکدیگر، رفتارهای پیچیده‌ی انسانی را به وجود می‌آورند. موضوع اصلی کتاب «ایگو محور مداخلات تکنیکی» این است که برای درک موقعیت بالینی و مداخله در آن باید تأکید بیشتری بر نقش ایگو داشته باشیم. فرد بوش در کار روشنگرانه‌ی خود نظریه‌ی ساختاری معاصر را گسترش بیشتری داده و روش‌های جدید نگرش و فهم کاربردهای بالینی این نظریه را برای روانکاوی بالینی بهبود می‌بخشد. این کتاب که با قلم شیوایی نوشته شده، برای دانشجویان و روان‌درمانگران و روان‌کاوان قابل استفاده است و بعد از کتاب‌های فنیکل، گلاور، گرینسون و گِری به عنوان یکی از کتاب‌های کلاسیک در تکنیک روانکاوانه، جایگاه خود را پیدا خواهد کرد.

رویگرد نظارت روند از نزدیک دکتر بوش در تحلیل ایگو که آن را در سراسر کتاب شرح می‌دهد، امکان تمرکز تحلیلی بر جنبه‌هایی از عملکرد ایگو را فراهم می‌کند که مناقشات را همیشگی کرده و بنابراین تفکر را محدود می‌کند. در نتیجه‌ی این امر، اهداف تحلیلی به شیوه‌ی مفیدتری بر حسب آزادی بیشتر اندیشه و ظرفیت خودتحلیلی مفهومی می‌شود. دکتر بوش به لحاظ تکنیکی روش‌هایی قابل توجه برای تمرکز همسو با این اهداف را شرح می‌دهد؛ بنابراین تفسیرها باید به روشی ساختار داده شوند که «در همسایگی» یعنی در دسترس بیمار باشند. به همین دلیل بارها به خواننده یادآوری می‌شود که آنچه بیمار می‌تواند بشنود و با آن کار کند، مهمتر از آن چیزی است که تحلیلگر می‌داند.

کتاب مملو از نمونه‌های بالینی جالب و مفصلی است که دیدگاه‌های نویسنده را به روشی قابل درک برای خواننده شرح می‌دهد. او نکات مورد نظر خود را شرح داده و به خواننده این امکان را می‌دهد که کنار او قرار گیرد و از چشم‌انداز او به عنوان یک متخصص بالینی به کار نگاه کند. آنچه این مثال‌ها نشان می‌دهند، این است که او چیزی به جز کاریکاتوری از تحلیلگر کلاسیک و کناره‌گیر و کاملاً به دنبال کاوش تغییرات است. همچنین این رویکرد آشکارا بر مبنای اینجا و اکنون و روندهای در جریان است و باعث می‌شود خواننده از خود بپرسد آیا اصلاً دکتر بوش روشن می‌کند که او دیگر مؤلفه‌هایی را که سال‌ها محور کار تحلیلی بوده‌اند، انکار نمی‌کند؟

کتاب علاوه بر مقدمه‌ی دبیر مجموعه، پیش‌گفتار، قدردانی، مقدمه‌ی نویسنده برای ترجمه‌ی فارسی کتاب و مقدمه‌ی مترجمین در دو بخش «موضوعات مرتبط با تکنیک» و «ایگو در تفکر بالینی» به تبیین و تفسیر مباحثی چون تفکر به شیوه‌ای جدید، «در همسایگی»، تداعی آزاد، آغاز درمان، تحلیل مقاومت، کنش و تحلیل، میراث گِری، پرسش‌هایی درباره‌ی اصول تکنیک، تحلیل مقاومت و نظریه‌ی روابط ابژه، علم، منطق و مباحثی پیرامون مقاومت‌های ناخودآگاه ایگو و مثالی از یک بیمار در سوپرویژن می‌پردازد. در فصل «مثالی از یک بیمار در سوپرویژن» می‌خوانیم: بیمار پنج دقیقه تأخیر داشت و توضیح داد که به این دلیل تأخیر داشته که بایر برای گفت‌وگو با برخی کارمندانش در محل کار می‌ماند. او ادامه داد سخت است که با رابطه‌اش (با درمانگر) فکر کند و متعجب است که «این رابطه برای تو (درمانگر) چه نفعی دارد؟» سپس مشاور شغلی قبلی‌اش را به خاطر آورد که مرتبط با آغاز فعالیت وی در زمینه‌ی کامپیوتر بود...

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...