گفت‌و‌گوی من و حیرانی او گوش کنید | کافه داستان


کیوان ارزاقی متولد سال ۱۳۵۱ و تحصیلات آکادمیک او در مقطع کارشناسی ارشد رشته‌ی علوم ارتباطات است. اولین رمان او به نام «سرزمین نوچ» از نشر افق منتشر شد و جایزه‌های جلال آل‌احمد و گام اول را به دست آورد. عنوان دیگر رمان‌های وی «زندگی منفی یک»، «بی نازنین» و «شورآب» است.

کیوان ارزاقی «سنگ، سین آخر

محور رمان «سنگ، سین آخر» داستان هویدا کردن است. از موجود دو پایی می‌گوید که در ابتدای خلقت جهان اشرف مخلوقات بوده اما حالا به مرتبه‌ی شرورترین‌شان نزول یافته است. این کتاب، انسان را قضاوت و او را با تمام شواهدی که بر علیه اوست موجودی کاملاً خاکستری معرفی می‌کند. انسانی که نه می‌تواند به تمام معنا سیاه باشد نه آن‌قدر ظرفیت دارد تا متعالی و مطهر باشد و همان قدر پاک و سفید بماند. «سنگ، سین آخر» از قدرت آدمیزاد و دخل و تصرفش در دنیا می‌گوید؛ از هیجانات خوب و بدی روایت می‌کند که اوج می‌گیرد و دنیای اطرافش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. او که در تمام مراحل زندگی هم قاضی است و هم متهم؛ که به نفع خودش حکم می‌دهد؛ گناهش را موجه و در دورترین خاطرات و گذشته‌ی خود آن را دفن می‌کند.

ماجرای رمان «سنگ، سین آخر» ماجرای نبش قبر است و اعترافات گورکنی که دل در گرو اعتماد به راوی داستان می‌دهد و بار اعترافاتش را بر زمین می‌گذارد. راوی داستان خود انگیزه‌ی روایت است برای قهرمان رمان؛ برای گورکنی تنها که هیچ‌کس را تا آن شب امین و رازدار ندانسته است. راوی برای نبش قبر پدربزرگ و دفن جنازه‌ی رازدار عمویش در قبرستان روستا شبی را با گورکن صبح می‌کند؛ روستایی که زادگاه خود و پدر و پدربزرگ و کل خاندانش بوده است.

راوی که مجری وصیت عمویش شده از گورکن قدیمی روستا می‌خواهد که بی سؤال و جواب قبر پدربزرگش را نبش و جنازه‌ی عمویش را در آن دفن کند. بیش از آنکه راوی رمان به گورکن نیاز داشته باشد گورکن به خود او و رازداری‌اش نیازمند است. رازداری کسی که مطمئن است به شهر برمی‌گردد و با او چشم به چشم نمی‌شود. گورکن می خواهد که گناهانش را اعتراف و بارش را سبک کند؛ آن هم در شبی که سی‌ام اسفند است. تاریخی که نه زمستان است نه بهار؛ نه سال نو شده نه کهنه مانده. مرزی نامعلوم بین دو برهه از زمان. تاریخی ویژه که گورکن آن را بهترین زمان برای گفتن اسرار مگو می‌داند. اعترافات بهت‌آور و وحشتناک او تم اصلی داستان را تشکیل می‌دهد.

گورکن «سنگ، سین آخر» شخصیتی دارد آگاه به تمام مسائل و شرعیات اسلام، علی‌الخصوص واجبات و مستحبات مراسم تدفین. نویسنده با استناد به این وجه از شخصیت گورکن که حدیث و آیه‌های قرآنی را مدام به راوی قصه تأکید می‌کند یادآور آن دسته از افراد متدینی است که خواسته و ناخواسته از ظاهر متدین خود و اعمال دینی‌شان سوءاستفاده می‌کنند و در سایه بیرق دین و مذهب، خود را محق هر عملی می‌دانند؛ حتی اگر کاملاً واقف باشند که عملشان معصیت دارد. گناهانشان را موجه می‌دانند، اما برای دیگران همچنان از دین و دیانت موعظه می‌کنند. گویی خیال می‌کنند دانستن واجبات دین و قرائت خط به خط قرآن و مفاتیح مجوزی است برای رسالت نانوشته‌ی خودشان. نوعی ایمان و خودباوری برای تشخیص مصلحت خود و دیگران.

عکس جلد کتاب «سنگ، سین آخر» که تکه‌ی شکسته از سنگ قبری است قدیمی و همچنین نام کتاب «سنگ، سین آخر» خواننده را به سوی کتابی پرماجرا و مهیج مشتاق و هدایت می‌کند. فرم داستان ساختاری منظم از حال و برگشت به گذشته دارد. راویِ رمان که همچنان پی‌گیر آماده‌ کردن قبر پدربزرگ برای جنازه‌ی عمویش است، واسطه‌ای است بین گورکن و خواننده تا اسرارش را بگوید و اعترافاتش را به روایت بکشاند. آنجا هم که لازم بداند به گذشته‌ گریز می‌زند. گذشته‌ای که با زمان حال گره خورده و خط زمانی داستان را پس و پیش می‌کند.

مکان و جغرافیای رمان «سنگ، سین آخر» قبرستانی است در روستایی اطراف تهران. روستایی قدیمی که روزگاری مدینه‌ی فاضله اهالی آن بوده و به مرور زمان از آن حسن‌ها و فضل‌ها چیزی باقی نمانده جز داستان‌ها و خاطراتی که قهرمانانش همه در قبرستان خفته‌اند. روستایی که نویسنده آن را به عنوان نمادی قرار داده تا یادآور خصایص انسانی باشد که از ازل پاک بوده و مطهر و اهل مهر و سنت، اما با گذشت زمان و پیشرفت بشر و قدرت او به خودخواهی رسیده و به سیر نزول ابعاد روحی خود تن داده است.

رمان «سنگ، سین آخر» به دلیل داشتن درون‌مایه‌ای از اسراری اشکار شده از گورکنی که مؤمن و معتمد است و از اهالی قدیمی روستا، می‌تواند رمانی جذاب و خواندنی برای مخاطب باشد.

شخصیت‌های اصلی داستان راوی و گورکن پیر هستند. جنازه‌ای که باید تدفین شود، شخصیت محوری داستان است که قصه با وجود جنازه‌ی او شکل می‌گیرد و پیش می‌رود. کتاب خرده‌روایت‌هایی دارد از اهالی روستا که قهرمان از آنان باخبر است و در تنگاتنگ آشکار کردن رازهای خود آنها را بازگو می‌کند. دیالوگ‌های رد و بدل شده بین راوی و گورکن نیز بیشترین بخش این داستان است و بار پیشرفت آن را به عهده دارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...