دخترک چهارده‌ساله‌ای که دانه برای پرندگان می‌فروشد... چون شب‌ها رخت‌خوابش را خیس می‌کرده، از خانه‌ها رانده شده است... بسیار چاق است و عاشق بازی بیلیارد... در فلوریا بادکنک می‌فروشد و خود عاشق بادکنک است... در ماه‌های اکتبر و نوامبر در منطقه‌ی فلوریا پرنده صید می‌کنند... سرگذشت کودکان سرگردان و بی‌سرپرست استانبول... تنها کودکی که امکان دارد بتواند زندگی و آینده‌اش را نجات دهد



سربازان خدا [Allahin Askerleri]. مجموعه‌ی داستان از یاشار کمال1 (1922- )، نویسنده‌ی ترک، که در 1978 در استانبول منتشر شده است. یاشار کمال، در این کتاب که نخستین مجموعه از سلسله داستان‌هایی است با عنوان «بچه‌ها هم انسان هستند»، سرگذشت کودکان سرگردان و بی‌سرپرستی را که در استانبول دیده و شناخته جمع‌آوری کرده است. هشت داستان این مجموعه، که همه‌ی آنها از گزارش‌های مربوط به کودکان الهام گرفته‌اند، عبارتند از:
«پیچکی که درخت انار را در بر گرفته بود»2 داستان زندگیِ زیلو،3 دخترک چهارده‌ساله‌ای است که در میدان امین‌اونو4 دانه برای پرندگان می‌فروشد.
«وقتی که باران در شب نم‌نم می‌بارد»5 نویسنده شبی در پارک فلوریا با چند کودک آشنا می‌شود و پس از یک هفته دوستی، صمیمیتی بین آنها به‌وجود می‌آید.
«اگر زرافه را بزنند»6 داستان اغوز7 بیست ساله و بسیار چاق است که عاشق بازی بیلیارد است؛ و چون شب‌ها رخت‌خوابش را خیس می‌کرده، از خانه‌ها رانده شده است و در حال حاضر در بازارچه‌ی مولاناقاپی8 زندگی می‌کند و می‌خوابد.

«به قدیر شاگرد آهنگر شباهت داشت»9 موفق‌ترین داستان این مجموعه است؛ کودکی در فلوریا بادکنک می‌فروشد و خود عاشق بادکنک است.
«سربازان خدا را از چشم‌هایشان می‌توان شناخت»10 داستان قایای چهارده ساله است که از یتیم‌خانه‌ها و مرکز کودکان بی‌سرپرست فرار کرده است و فعلاً در منقشه11 شاگرد قهوه‌چی است.
«قصه‌ی کسیک‌باش بخش استانبول»12 داستان متین و سلیم، دو کودکی است که در ماه‌های اکتبر و نوامبر در منطقه‌ی فلوریا پرنده صید می‌کنند.

«باران پرنده، باران هواپیما»13 شرح زندگی سعید و ارطغرل14 است، که آنها هم کارشان صید پرنده است.
و آخرین داستان، «آهن سرخ روی سندان»15 شرح زندگی مبارزه‌‌گونه‌ی سخت و دشوار محترم یوغون تاش ده‌ساله است که به نظر می‌رسد در میان کودکان بی‌سرپرستی که این کتاب را پر کرده‌اند، تنها او امکان دارد بتواند زندگی و آینده‌اش را نجات دهد.

جواد حدیدی. فرهنگ آثار. سروش


1. Yaşar Kemal 2. Nar aḡcIna Kuşatmɪş Hanɪmelleri
3. Zilo 4. Eminönü 5. Geceye Yaḡmur çiselerken
6. Zürafaye vursalar 7. Oḡuz 8. Mevlanakapi
9. Demirci Ciragi Kadir’e Benziyordu
9. Demirci Ciraḡi Kadir’e Benziyordu
10. Allahɪn Askerleri Gözlerinden Bellidir 11. Menekşe
12. Kesikbaş Hikayesi Istanbul Kolu
13. Kus Yaḡmuru uçak Yaḡmur 14. Ertuḡsul
15. Örsün Üstunldeki KiumIzI Demir

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...