کتاب «اژدهای خوش‌اقبال» شامل داستان‌های برگزیده جایزه اُهنری [PEN / O. Henry Award] با ترجمه علی فامیان توسط نشر نیستان منتشر و راهی بازار نشر شد.

اژدهای خوش‌اقبال» شامل داستان‌های برگزیده جایزه اُهنری [PEN / O. Henry Award]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «اژدهای خوش‌اقبال» شامل داستان‌های برگزیده جایزه اُهنری سال ۲۰۱۸ منتشر شد.

این‌مجموعه ۱۳ داستان کوتاه را شامل می‌شود که سال ۲۰۱۸ در نشریات ادبی آمریکا و کانادا چاپ شده و به‌انتخاب سرویراستار جایزه اُهنری برای انتشار در قالب کتاب، انتخاب شده‌اند. سرویراستار این‌مجموعه، می‌گوید داستان‌های این‌کتاب، فرصتی برای یادآوری این‌واقعیت هستند که تنوع آدم‌ها، ماجراها و احساسات بی‌انتهاست.

داستان‌های این‌کتاب با توجه به زمانه تالیف و انتشارشان، روایت‌هایی تامل‌برانگیز از روابط انسانی در سال‌های اخیر در نقاط مختلف جهان بازگو می‌کنند. نویسندگان حاضر در این‌کتاب با وجود این‌که داستان‌هایشان برای نخستین بار در کانادا و آمریکا در یکی از نشریات این‌منطقه منتشر شده، اما راوی قصه‌هایی هستند که مخاطب خود را به مناطق مختلف جهان از ایتالیا تا ژاپن می‌برند. این‌اتفاق از سویی نشان از بی‌مرزی در ساختار فکری و زیستی جهان مدرن دارد و از سوی دیگر نمایشی از این‌مساله است که داستان نیز به‌عنوان ابزاری برای بازگوکردن پیام‌ها و منویات فکری انسان، در ساختار مرزی و جغرافیایی خاصی نمی‌گنجد.

از سوی دیگر داستان‌های این‌مجموعه در سال‌های اخیر بیش از پیش از موقعیت‌های انتزاعی و صرفا داستانی خارج شده و به داستان‌هایی با شانیت اجتماعی فلسفی و رخ‌داده در موقعیت‌هایی معمولی و قابل لمس مبدل شده است. آن‌چه در این‌مجموعه نیز خود را به خوبی نشان داده، توجه به همین مساله است. استفاده صحیح از فضای شهری و خلق نکردن گوشه‌ای دنج و رویایی و انسان‌هایی عجیب که شاید در مسیر زندگی هیچ کدام از شخصیت‌های مخاطب کتاب قرار نگیرد، هنر اصلی نویسندگان این مجموعه است. کتاب «اژدهای خوش اقبال» به طور مشخص سعی کرده چنین کارکردی داشته باشد؛ روایتی معمولی از اتفاقاتی نه‌چندان معمولی و بازخوانی چرایی حرکت در مسیری که به چنین رخدادی منجر شده است.

علی فامیان سرپرست ترجمه این مجموعه عضور هیات علمی دانشگاه پیام نور است. وی در این مجموعه علاوه بر سرپرستی ترجمه کتاب‌ها، ترجمه مجموعه داستان‌های گفت‌وگو با چارلی، قطار هاربین، داستان یک پرستار، آوار سرنوشت و تماس را بر عهده داشته است. 

این‌کتاب با ۲۲۰ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...