روز گذشته مجله فوربز در هجدهمین رتبه‌بندی سالانه خود، اسامی ۱۰۰ زن قدرتمند جهان را اعلام کرد. مکنزی اسکات [MacKenzie Scott]، رمان‌نویس در صدر فهرست امسال قرار دارد.

مکنزی اسکات [MacKenzie Scott]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، روز گذشته مجله فوربز در هجدهمین رتبه‌بندی سالانه خود، اسامی ۱۰۰ زن قدرتمند جهان را اعلام کرد. مکنزی اسکات، رمان‌نویس امریکایی و همسر سابق جف بزوس، سرمایه‌دار و موسس سایت آمازون، در صدر فهرست امسال این نشریه قرار گرفت و توانست آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان را که سال‌ها در جایگاه اول این رتبه‌بندی بود، کنار بزند.

سه سال پیش مکنزی اسکات یک نویسنده، همسر و مادر چهار فرزند بود که یک گروه «ضد-قلدری» تشکیل داده بود و در دهه ۹۰ به همسرش کمک کرد تا سایت آمازون را راه‌اندازی کند. او پس از جدایی از جف بزوس، یک‌چهارم سهام آمازون را به دست آورد و خیلی زود شروع به بخشیدن پول‌های خود به سازمان‌های خیریه کرد. در زمانی که میلیاردرهایی نظیر همسر سابق اسکات برای خوشگذرانی به فضا می‌روند، او از ثروت هنگفت خود نه تنها برای حمایت از سازمان‌های غیرانتفاعی که کارهای خیریه انجام می‌دهند، بلکه برای به چالش کشیدن شیوه انباشت ثروت و قدرت در کشور خود استفاده می‌کند.

ماجرای نویسندگی اسکات خیلی زود شروع شد. او در شش سالگی از معلمش اجازه گرفت تا یک دسته کاغذ خمیری ارزان را از مدرسه به خانه ببرد و یک داستان ۱۴۲ صفحه‌ای با عنوان «کرم کتاب» نوشت. چند سال بعد «در هم شکستن کشتی آبی» ریچارد آدامز را خواند و متوجه شد پر از نام گیاهان است. او در ضمیمه اولین رمان خود نوشت: «سوار دوچرخه‌ام شدم و برای یافتن یک دایرة‌المعارف گیاه‌شناسی به کتابخانه رفتم. سال بعد تمام داستان‌هایم مملو از اشاراتی عجیب و نامربوط به درختان و گیاهان بود.»

اسکات دبیرستان را در مدرسه شبانه‌روزی نخبگان هاچکیس گذراند که زمین گلف و دریاچه‌ای در محوطه‌اش وجود داشت. در این مدرسه اسکات بیش از پیش شیفته داستان شد. او حتا از مسئولین درخواست کرد که ملزومات ورزشی را با پروژه‌های نویسندگی جایگزین کنند. آرزوی اسکات این بود که به دانشگاه پرینستون برود و نزد تونی موریسون نویسندگی بیاموزد. اما ورود به دانشگاه پرینستون مصادف شد با بروز مشکلات مالی در خانواده‌اش و او مجبور بود حین تحصیل ساعت‌های زیادی را در هفته به کارهای مختلف بپردازد. با این حال همچنان می‌خواست نویسنده شود و در سال آخر، تونی موریسون را به عنوان استاد راهنمای پایان‌نامه‌اش انتخاب کرد.

برای اسکات کتاب‌ها مصداق بارز هنر بودند. زن جوانی که از شش سالگی می‌خواست نویسنده شود به کاوش در «بازمانده روز» کازوئو ایشی‌گورو و «تاریخ پنهان» دونا تارت پرداخت. او عاشق ناباکوف، دیکنز و ملویل بود و تونی موریسون او را به نوشتن تشویق می‌کرد.

سرانجام در سال ۲۰۰۵ اسکات کتاب «آزمایش لوتر آلبرایت» را منتشر کرد، داستانی درباره یک مهندس از نظر عاطفی سرد که زندگی کاری و روابط پیچیده‌اش با همسر و پسر خود را بازگو می‌کند. این رمان که نگارشش ۱۰ سال طول کشید نقدهای متوسطی دریافت کرد و نیویورک تایمز از «نمادپردازی ناشیانه» اسکات انتقاد کرد اما رمان را کاملا جذاب خواند. این کتاب کمتر از دو هزار نسخه فروخته شد اما جایزه کتاب امریکا را در سال ۲۰۰۶ از آن خود کرد. تونی موریسون کتاب شاگرد سابق خود را اثری نادر و پیچیده توصیف کرد که قلب را می‌شکند.

در سال ۲۰۱۳ اسکات دومین کتاب خود را با عنوان «تله‌ها» منتشر کرد. او برای این کتاب تحقیقات فراوانی انجام داد و نتیجه بسیار متفاوت از لوتر شد، داستان چهار زن که طی چهار روز در منطقه خشک و بی‌آبی از نِوادا زندگی‌شان با هم تلاقی پیدا می‌کند. او این بار کتابش را با مصاحبه‌های خبرساز با نشریات ووگ و چارلی رز تبلیغ کرد. اما تبلیغات بیشتر هم باعث افزایش فروش کتاب نشد و تله‌ها هم تقریبا مشابه کتاب قبلی فروخته شد.

کتاب‌های مکنزی آسان و سرگرم‌کننده نیستند؛ بلکه داستان‌هایی جدی‌اند که با تعلیقی طولانی آشکار می‌شوند. در واقع در داستان‌های او شاهد افرادی به‌ظاهر عادی هستیم که با نوعی درگیری درونی که از زندگی روزمره دنیوی ناشی می‌شود دست و پنجه نرم می‌کنند.
 

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...