رمان «سال نو» [Neu Jahr یا New Year] نوشته یولی تسه [Juli Zeh]، نویسنده برنده جایزه هاینریش بل، بحران‌های نهفته در پس خانواده‌های مدرن اروپایی به ظاهر بی‌دغدغه را عیان می‌کند.

سال نو» [Neu Jahr یا New Year] نوشته یولی تسه [Juli Zeh]،

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «خانواده‌ای به ظاهر خوشبخت و مدرن راهی سفری تفریحی می‌شوند. با آنکه این سفر باید نویدبخش روزهایی خوش برای این خانواده باشد، نویسنده به شکلی سربسته، جذاب و گیرا پدر خانواده را به سفری ذهنی در گذشته‌اش و روزهایی می‌برد که تجربه‌ای تلخ به زندگی او شکلی دیگر داده است.»

نویسنده «سال ‌نو»، یولی تسه (متولد سال ۱۹۷۴) یکی از نویسندگان سرشناس آلمان است و در سال ۲۰۱۹ «جایزه ادبی هاینریش بُل» به وی تعلق گرفت. هیئت داوران این جایزه معتبر در بیانیه خود تأکید کردند که تسه «در نوشته‌هایش در مرز میان ادبیات و سیاست، و نیز شعر و حقیقت در حرکت و متن‌های او مملو از پیام‌هایی مانند ستیزه‌گری میان نظم و هرج و مرج است.»

پریسا رضایی، مترجم اثر در مقدمه خود تاکید کرده که زبان یولی تسه روان و همزمان دلچسب است، خواننده را درست در بطن صحنه می‌نشاند و احساسی را که در لفافه کلمات به خئاننده منتقل می‌کند بی‌واسطه به دل او می‌رساند. او بیهوده برای تشریح احساسات تلاش نمی‌کند اما با توصیف صحنه‌ها به شکل غیرمستقیم به خواننده این احساس را می‌بخشد که گویی خواننده خود آن صحنه را از نزدیک تجربه می‌کند.

در زبان تسه از پیچیدگی بندهای قانونی که یک قاضی مانند او می‌تواند به آنها استناد کند خبری نیست. در عوض او روابط انسانی و مناسباتی را که انسان‌ها در ارتباط خود با دیگران یا در تنهایی‌هایشان تجربه می‌کنند به خوبی صحنه‌پردازی می‌کند.

تسه از غافل‌گیری‌های کوچک بهره می‌جوید تا خواننده را به اندیشه وادارد. آیا خواننده چنین پیامدی را پیش‌بینی می‌کرد؟ آیا اگر او به جای شخصیت داستان بود چنین واکنشی از خود نشان می‌داد؟ یولی‌ تسه با عبارات کوتاه و توصیف‌های مختصر خود تشریح‌کننده چیره‌دست موقعیت‌های انسانی در زندگی مدرن اروپایی است.

او همچنین از این نکته پرده برمی‌دارد که زندگی اروپایی همواره آن زندگی بی‌دردسر، پیشرفته و بی‌دغدغه‌ای نیست که در آن خانواده‌های مرفه همواره در جست‌وجوی اهداف زیباتر و دست‌نیافتنی‌تر برای گذران تعطیلات بعدی خود هستند. او از بحران‌های نهفته در پس این خانواده‌ها یا از تنهایی‌ها پرده برمی‌دارد.

تشریح چیره‌دستانه موقعیت‌های انسانی در زندگی مدرن اروپایی با عبارت‌های کوتاه و توصیف‌های موجز از دیگر ویژگی‌های این نویسنده است و رمان «سال نو» از نظر بسیاری از خوانندگان آلمانی بهترین اثر تسه محسوب می‌شود.

انتشارات مروارید رمان «سال نو» نوشته یولی تسه را با ترجمه پریسا رضایی در ۱۸۰ صفحه و قیمت ۱۱۵ هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...