«کایروس» [Kairos] نوشته جنی ارپنبک [Jenny Erpenbeck] با ترجمه مایکل هافمن برنده جایزه بین‌المللی بوکر ۲۰۲۴ شد.

کایروس» [Kairos] نوشته جنی ارپنبک [Jenny Erpenbeck]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «کایروس» که داستانی درباره یک عشق بزرگ و زوال آن است و در عین حال داستان انحلال یک سیستم سیاسی کامل را روایت می کند، جایزه بوکر بین‌المللی ۲۰۲۴ را از آن خود کرد. جنی ارپنبک که سال ۲۰۱۸ هم نامزد دریافت این جایزه بود، اولین نویسنده آلمانی است که این جایزه را به خانه می‌برد.

در مراسم معرفی برنده جایزه بین‌المللی بوکر ۲۰۲۴ که در تیت مدرن لندن برگزار شد، النور واچتل، رییس داوران نام برنده را اعلام کرد و افزود این جایزه ۵۰ هزار پوندی به طور مساوی بین نویسنده جنی ارپنبک و مترجم مایکل هافمن تقسیم می‌شود.

رمان ارپنبک که در اصل به زبان آلمانی نوشته شده، درباره رابطه مخرب یک زن جوان و یک مرد مسن در برلین شرقی دهه ۱۹۸۰ است. این امر مسایل شخصی و سیاسی را درهم می‌آمیزد زیرا این دو در ظاهر تجسمی از آرمان‌گرایی درهم شکسته آلمان شرقی هستند و در تلاش برای حفظ گذشته. «کایروس» مدیتیشنی درباره امید و ناامیدی است که پرسش‌های پیچیده‌ای درباره آزادی، وفاداری، عشق و قدرت طرح می‌کند.

برنده از میان فهرستی شامل ۶ کتاب انتخاب شد که «نه یک رودخانه»، «جزییات»، «ماتر ۲-۱۰»، «آنچه ترجیح می‌دهم در مورد آن فکر نکنم» و «گاوآهن کج» دیگر مدعیان آن بودند. این کتاب‌ها از بین ۱۴۹ کتاب منتشر شده در بریتانیا یا ایرلند انتخاب شدند.

جنی ارپنبک درباره کتابش گفت: سقوط دیوار ایده رهایی است. چیزی که برای من جالب بود این است که رهایی تنها چیزی نیست که در چنین داستانی می‌توان گفت. سال‌های قبل و بعد از آن هم وجود دارد.

النور واچتل، رییس داوران ۲۰۲۴ هم درباره کتاب گفت: جنی ارپنبک در نثری درخشان، پیچیدگی رابطه بین یک دانشجوی جوان و نویسنده‌ای بسیار مسن‌تر را آشکار می‌کند و تنش‌ها و تغییرات روزانه را که نشان‌دهنده صمیمیت آن‌ها است، ردیابی می‌کند و از آپارتمان‌ها، کافه‌ها، خیابان‌های شهر، محل کار و غذای آنها می‌گوید. برلین شرقی با عشق و اشتیاق شروع می‌شود، اما به همان اندازه درباره قدرت، هنر و فرهنگ است.

ترجمه مایکل هافمن فصاحت و عجیب‌وغریب نوشته‌های ارپن‌بک، ریتم جملات تکراری آن، گستردگی واژگان احساسی او را به تصویر می‌کشد.

چیزی که «کایروس» را بسیار غیرمعمول می‌کند هم زیبا و هم ناراحت کننده بودن آن است؛ کتابی شخصی و سیاسی که در آن نویسنده از شما دعوت می‌کند بین این تحولات سیاسی تعیین کننده یک نسل ارتباط برقرار کنید؛ تحولاتی که ماهیت سرنوشت و اختیار را زیر سوال می‌برد.

جنی ارپنبک در سال ۱۹۶۷ در برلین آلمان به دنیا آمد و در حالی که به عنوان کارگردان اپرا کار می‌کرد، نخستین رمان خود را با عنوان «کودک پیر و کتاب کلمات» در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به «دیدار» (۲۰۱۰)، «پایان روزها» در سال ۲۰۱۴ که برنده جایزه داستان‌های خارجی مستقل شد و «می‌روی، رفت، رفته است» در سال ۲۰۱۷ که به فهرست اولیه جایزه بین‌المللی بوکر راه یافت یاد کرد. آثار او به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است.

مایکل هافمن شاعر، منتقد و مترجم است. او آثار چندین نویسنده آلمانی از جمله فرانتس کافکا، جوزف راث و هانس فالادا را ترجمه کرده و برنده چندین جایزه ادبی از جمله جایزه مستقل ادبیات داستانی خارجی در سال ۱۹۹۵ برای ترجمه رمان پدرش با عنوان «توضیح دهنده فیلم» است. او از داوران جایزه بین‌المللی بوکر سال ۲۰۱۸ بود که در همان سال جنی ارپنبک برای اولین بار به فهرست طولانی این جایزه راه یافت.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...