رمان «دکتر ژیواگو» نوشته باریس پاسترناک با ترجمه پروانه فخام‌زاده توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

دکتر ژیواگو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ترجمه‌ این رمان براساس نسخه روسی سال ۱۹۵۸ انجام شده است. ترجمه‌های دیگر از دکتر ژیواگو تا پیش از این، از نسخه‌های غیرروسی انجام شده بودند.

«دکتر ژیواگو» یکی از آثار مهم و تاثیرگذار دوران خفقان کمونیستی در شوروی است که در نهایت با دخالت‌های سازمان‌های آمریکایی و چهره‌هایی از کشورهای غربی، به خارج از روسیه منتقل و منتشر شد. پاسترناک که تا پیش از این‌کتاب به‌عنوان شاعر شناخته می‌شد، نوشتن رمان را سال ۱۹۴۶ شروع کرد و ۱۹۵۶ به پایان رساند که طبق سیاست‌های شوروی، مشخص بود اجازه انتشار در روسیه را ندارد. کتاب سال ۱۹۵۷ توسط یک‌ناشر ایتالیایی منتشر شد و سپس ترجمه‌های دیگرش در کشورهای مختلف به چاپ رسیدند. در نتیجه پاسترناک نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات و سپس به‌عنوان برنده شد اما به‌دلیل فشارهای حزب کمونیست، از دریافت جایزه انصراف داد. در نهایت سال ۱۹۸۸ بود که نسخه روسی «دکتر ژیواگو» در روسیه عرضه شد.

مشروح ماجرای نوشتن و چگونگی عرضه «دکتر ژیواگو» در کتاب «ادبیات علیه استبداد (پاسترناک و ژیواگو)» با تالیف و گردآوری پیتر فین و پترا کووی روایت شده که سال ۱۳۹۶ با ترجمه بیژن اشتری در ایران عرضه شد. البته نام اصلی این‌کتاب، «امور ژیواگو: کرملین، سیا و نبرد بر سر کتاب ممنوع» است. به‌هرحال «دکتر ژیواگو» آینه‌دار زندگی خود پاسترناک است؛ مردی شاعر که البته در داستان، دکتر هم هست و نسبت به دو زن، عشق و علاقه دارد. بستر زمانی قصه هم انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه و جنگ داخلی سرخ و سفید این‌کشور است.

باریس لئونیدوویچ پاسترناک متولد ۱۰ فوریه ۱۸۹۰ در مسکو بود و یک‌سال و نیم پس از پایان‌دادن به جنجال گرفتن یا نگرفتن جایزه نوبل، در ۳۰ مه ۱۹۶۰ درگذشت.

در نسخه روسی به فارسی این‌رمان، از نقاشی‌های لئونید آسیپوویچ پاسترناک استفاده شده است. محمدرضا جعفری ویراستار این‌ترجمه می‌گوید ترجمه فارسی سروده‌های یوری ژیواگو که در متن کتاب قرار دارند، با ۳ ترجمه انگلیسی این‌اثر مقابله شده است؛ اول ترجمه کریستوفر بارنز (استاد زبان‌ها و ادبیات اسلاو در دانشگاه تورنتو)، ریچارد پی‌ویر و لاریسا ولوخونسکی، دوم ترجمه نیکلاس پاسترناک اسلیتر (خواهرزاده پاسترناک) و لودیا پاسترناک (خواهر پاسترناک) و سوم، ترجمه فارسی منتشرشده صوفیا محمودی. جعفری می‌گوید «بیان بلاغی سروده‌ها از این‌قلم است، با پذیرش مسئولیت آن. پیداست که تمرکز این‌قلم نه بر رعایت وزن و قوافی، که بر بلاغت و ایجاد وزن درونی و استحکام بلاغی شعرها بوده است.»

رمان «دکتر ژیواگو» در ۲ بخش اصلی یعنی «کتاب اول» و «کتاب دوم» تدوین شده که کتاب اول دربرگیرنده فصول اول تا هفتم است و کتاب دوم نیز فصول هشتم تا پانزدهم را شامل می‌شود.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

واسیا داستان دیگری داشت. پدرش در جنگ کشته شده بود و مادرش او را برای شاگردی از روستا به پترزبورگ نزد عمویش فرستاده بود.
آن‌زمستان، عمو را که در بازار آپراکسین دِوُر مغازه ابزارفروشی داشت، برای ادای توضیحات به شورا احضار می‌کنند. در محل شورا از درِ اشتباهی وارد می‌شود و به‌جای اتاق انتظار احضارشده‌ها سر از اتاق مجاور درمی‌آورد که اتاق انتظار کمیته کار اجباری و اتفاقا خیلی هم شلوغ بوده. در این‌اتاق وقتی تعدادشان به حد نصاب می‌رسد، افراد ارتش سرخ وارد می‌شوند، آنها را دوره می‌کنند و شبانه به پادگان سمیونوفسکی می‌برند و صبح برای سوارشدن به قطار والوگدا، تحت الحفظ به ایستگاه انتقال می‌دهند.
خبر بازداشت عده زیادی همشهری در شهر پخش می‌شود. روز بعد سیل قوم و خویش و آشنا برای خداحافظی با عزیزانشان به ایستگاه سرازیر می‌شود. واسیا و زن‌عمویش هم برای وداع با عمو می‌روند.
در ایستگاه، عمو به نگهبان التماس می‌کند به او یک‌دقیقه اجازه بدهد تا به آن‌طرفِ حصار برود و همسرش را ببیند. این‌نگهبان وارونیوک بوده که گروهی را به واگن شماره چهارده می‌برده. وارونیوک که تضمینی برای برگشتنِ عمو به قطار نداشته اجازه رفتن نمی‌دهد.
عمو و زن‌عمو پیشنهاد می‌کنند که نگهبان برادرزاده را به‌عنوان ضمانت نگه دارد. وراونیوک هم قبول می‌کند و واسیا داخل حصار می‌شود و عمو از حصار بیرون می‌رود. عمو و زن‌عمو هم دیگر برنمی‌گردند.

این‌کتاب با ۷۲۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...