رمان «کمدی با کشوهای رنگی» [La commode aux tiroirs de couleurs] نوشته اولیویا روئیس [Olivia Ruiz] با ترجمه سعیده بوغیری توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

کمدی با کشوهای رنگی» [La commode aux tiroirs de couleurs] نوشته اولیویا روئیس [Olivia Ruiz]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ منتشر شده و روایتگر بخش فراموش‌شده‌ای از تاریخ معاصر اروپا و زمانی است که اسپانیایی‌های زیادی به‌خاطر جنگ داخلی کشورشان ناچار به مهاجرت به فرانسه شدند.

اولیویا روئیس نویسنده این‌کتاب، خواننده فرانسوی اسپانیایی متولد سال ۱۹۸۰ است و در کتابش قصه روزگاری را روایت کرده که قدرت‌گرفتن ژنرال فرانکو در اسپانیا و درگیری جمهوری‌خواهان متحد در جناح چپ با او، باعث مهاجرت اجباری عده‌ای از اسپانیایی‌ها می‌شود.

«کمدی با کشوهای رنگی» داستان زنانی است که از اسپانیا به فرانسه مهاجرت و تلاش کردند زندگی را ادامه دهند. این‌زنان با رفتن به کشور جدید، می‌آموزند چگونه بدون خانواده‌هایشان زندگی جدیدی برای خود بسازند و همچون زنان فرانسه در این‌کشور نقش‌آفرینی کنند.

این‌رمان ۱۰ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «پلاک غسل تعمید»، «کلید»، «دفتر شعر»، «گواهی تولد»، «کیسه بذرها»، «دستمال آبی»، «بلیت قطار»، «فشارسنج»، «پاکت» و «موخره».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

دلم می‌خواهد بمیرم. باز هم. به دنبال راه خروجی می‌گردم، اما از در و دیوار همه‌جا اندوه می‌بارد. به دسته سوگواران نگاه می‌کنم که مثل ارتش عقرب‌هایی که از زهر خود خالی شده‌اند در حرکت‌اند. این مایه تسلای درد من نیست. به‌عکس. مات و متحیر مانده‌ام. دلم نمی‌خواهد کالی با این دنیا آشنا شود، خوشحالم از این‌که ژوان فرصت پیدا نکرد با این دنیا روبه‌رو شود. با خودم فکر می‌کنم یعنی ممکن است پدر و مادرم هم کسی را کشته باشند؟
من از آن‌ها نیستم. تصمیم می‌گیرم در باقیمانده زندگی‌ام این‌طور فکر کنم که انسان همواره انسان است و من این‌گونه، انسانی، با او رفتار می‌کنم. موجودی که بیشترین نیاز را به من دارد. می‌دانم کسی را که تمام تلاش‌ها و جنگیدن‌هایم در زندگی برای خوشبختی او بود کجا باید پیدا کنم.
فردا برمی‌گردم پیش دخترم. او تنها کسی است که می‌توانم به او اعتماد کنم، تنها کسی که به من میل به پیش رفتن می‌دهد. بقیه دیوانه شده‌اند.

این‌کتاب با ۱۴۳ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...