ایوب آقاخانی، کتاب برگزیده جایزه گنکور 2019 را شنیداری کرد.

کتاب صوتی همه انسان‌ها به یک شکل زندگی نمی‌کنند»  [Tous les hommes n'habitent pas le monde de la meme facon]  ژان پل دوبوا [Jean-Paul Dubois]

کتاب «همه انسان‌ها به یک شکل زندگی نمی‌کنند»  [Tous les hommes n'habitent pas le monde de la meme facon] نوشته ژان پل دوبوآ [Jean-Paul Dubois] که توسط نشر تداعی با ترجمه احمد آل‌احمد به بازار کتاب ارائه شده بود، به همت قناری و با صدای ایوب آقاخانی به صورت شنیداری منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب شنیداری «همه انسان‌ها به یک شکل زندگی نمی‌کنند» نوشته ژان پل دوبوا، با لحن طنز مرسوم در آثار اسکاندیناوی روایت شده و تلخی و تراژدی زندگی یک کشیش را به تصویر می‌کشد. کتابی که خبرگزاری فرانسه آن را «رمانی تاثیرگذار و سودازده از شادی گمشده» نامید.

این رمان داستان زندگی یک خانواده است که از زبان پسرشان روایت می‌شود؛ پدر خانواده یک کشیش پروتستان است و مادر یک سینما را اداره می‌کند. شغل مادر و نمایش برخی آثار منجر به پیش آمدن مشکلات برای پدر و در نهایت خلع مقام کشیشی او می‌شود. از این رو پدر و پسر از اسکاندیناوی به کبک رفته و زندگی خود را در کبک و سایر شهرهای کانادا سپری می‌کنند. این مسیر پیش آمده در نهایت پدر را وادار به قتل کرده و او راهی زندان می‌شود.

این کتاب بیست‌ودومین رمان نویسنده‌اش «ژان پل دوبوا» است. نویسنده‌ای فرانسوی که به سفرنامه‌نویسی هم مشغول است و در نشریه نوبل آبزرواتور به عنوان گزارشگر فعالیت می‌کند. او که در دهه 90 میلادی موفق به کسب جایزه ادبی فمینا نیز شده بود، با نوشتن رمان «همه انسان‌ها به یک شکل زندگی نمی‌کنند» برنده جایزه گنکور 2019 شد.

کتاب شنیداری «همه انسان‌ها به یک شکل زندگی نمی‌کنند» جدیدترین تجربه ایوب آقاخانی نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر تئاتر است. او به خاطر چاپ کتاب‌ها و نمایشنامه‌هایش، عنوان مؤلف برتر رادیو را دارد و کتاب‌های بسیاری را هم صوتی کرده است.

‌کتاب صوتی «همه انسان‌ها به یک شکل زندگی نمی‌کنند» با قیمت 22هزار تومان و با مدت‌زمان ۷ ساعت و ۳۵ دقیقه در استودیو نشر صوتی قناری تبدیل به اثری شنیداری شده و نسخه قابل دانلود آن در بسترهای اینترنتی فیدیبو، طاقچه، کتابراه و نوار قابل دسترسی و تهیه است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...