اسدالله امرایی از ترجمه رمان «خزان خودکامه» نوشته گابریل گارسیا مارکز خبر داد که پیش از این با چند ترجمه دیگر و به اسم پاییز پدرسالار در ایران منتشر شده بود.

به گزارش مهر، کتاب پاییز پدرسالار از آثار درخشان مارکز است که نوشتن آن 7 سال طول ‌کشید. طرح نگارش این رمان زمانی در ذهن مارکز شکل گرفت که یک دیکتاتور (پرث خیمه‌نز) بعد از هشت ‌سال حکومت، کشور را ترک می‌کند.

در میان آثار گوناگون مارکز و از دیدگاه منتقدان ادبی، پاییز پدرسالار، صد سال تنهایی و عشق در سالهای وبا، اهمیت ویژه‌ای دارند. مارکز در مصاحبه‌ای درباره این کتاب (پائیز پدرسالار) گفته است: چند نفر از نویسندگان به پیشنهاد کارلوس فوئنتس قصد داشتند درباره دیکتاتورهای کشور‌شان داستانی بنویسند که وی (فوئنتس) عنوان پدران وطن را برای آن برگزیده بود.

قرار بود میگوئل اوتروسیلوا درباره خوان وینست گومز، کارلوس فوئنتس درباره سانتا آنا، آْلخوکار پنتیر درباره جراردو ماجادو، خوان بوش درباره تروخیلو، آگوستو رو‌ آباستوس درباره خوزه دو دریگزد فرانسیا و خولیو کوتاسار درباره اویتا پرون بنویسند.

اسدالله امرایی مترجم فارسی در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام خبر ترجمه اثر مشهور گابو به فارسی گفت: این رمان با عنوان پاییز پدر سالار چندین بار به زبان فارسی برگردانده شده که اولین آن مربوط به قبل از انقلاب است و توسط حسین مهری انجام شده اما غلامحسین سالمی مترجم و ویراستار به من پیشنهاد کرد که آن را با عنوان خزان خودکامه به فارسی ترجمه کنم.

وی درباره انگیزه خود برای ترجمه مجدد این رمان گفت: من این اثر مارکز را خیلی دوست داشتم و وقتی ناشر (ثالث) پیشنهاد ترجمه‌اش را داد، این کار را پذیرفتم ضمن اینکه برای خودم هم چالشی در ترجمه محسوب می‌شد چون خزان خودکامه گاهی جملات طولانی دارد که به یک صفحه هم می‌رسد و نیازمند تمرکز ویژه‌ای در ترجمه است.

امرایی در ادامه این گفتگو همچنین از تجدید چاپ شوکران شیرین خبر داد و گفت: چاپ چهارم این کتاب که مجموعه‌ای از داستانهای طنز نوشته نویسندگان مختلف دنیا با انتخاب و گردآوری من است، در ماه جاری توسط انتشارات مروارید عرضه شد. شوکران شیرین اولین بار در فروردین 80 منتشر شد و آذر همان سال به چاپ دوم رسید و چاپ سومش در سال 84 عرضه شد.

وی در ادامه گفت: این داستانها با ترجمه‌های عبدالله کوثری، مهدی غبرائی، صفدر تقی زاده، مرتضی هاشم پور، مژده دقیقی، مهشید میرمعزی، پریسا رضایی، رامین مولایی و چند مترجم دیگر در این کتاب گرد هم آمده‌اند. چاپ چهارم شوکران شیرین در حجم 300 صفحه و با بهای 4500 تومان به ویترین کتابفروشی‌ها راه یافته است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...