رمان «وقتی گرگ‌ها پیر می‌شوند» [عندما تشیخ الذئاب] اثر جمال ناجی با ترجمه اصغر علی‌کرمی توسط نشر ثالث منتشر شد.

وقتی گرگ‌ها پیر می‌شوند» [عندما تشیخ الذئاب] اثر جمال ناجی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از شهرآرا، جمال ناجی محمد اسماعیل (۱۹۵۴-۲۰۱۸) از داستان‌نویسان بزرگ عرب است. او در اردوگاه عقبه‌ی جبر به‌دنیا آمد. این اردوگاه را که در نزدیکی اریحای فلسطین قرار دارد در سال ۱۹۴۸ (ایام جنگ بین اعراب و اشغالگران قدس) و برای آن دسته از پناهندگان فلسطینی ساختند که در نتیجه‌ی درگیری‌ها آواره شده بودند. در پی نزاع مجدد دو طرف در سال ۱۹۶۷ که شش روز طول کشید و به شکست اعراب انجامید، جمال ناجی نیز، مانند بسیاری دیگر از هم‌میهنان خود، عاقبت، از سر ناچاری، از فلسطین به امّان، پایتخت اردن، کوچید و زندگی خود را در آنجا ادامه داد.

این نویسنده‌ی فلسطینی، در سال‌های مهاجرت، مشاغل مختلفی را آزمود و، ضمناً، از میانه‌های دهه‌ی ۷۰ میلادی، داستان‌هایی قلمی کرد و نشر داد. ناجی، بالأخره، در سال ۱۹۷۷، توانست نخستین رمان خود به نام راه بلحارث را به پایان برساند که تا سال ۱۹۸۲ به‌چاپ نرسید، اما، در نهایت، موجب معرفی و پذیرش او به‌عنوان داستان‌‌نویس شد. این نویسنده، سپس، در سال ۱۹۸۸ و به‌دنبال انتشار رمان مرده‌ریگ واپسین گردبادها آوازه‌ی بسیار یافت. ناجی، در هر دوِ این داستان‌ها که در سرزمین‌های مختلف می‌گذرند، به مفاهیمی نظیر «مهاجرت» و «مالکیت» نظر داشت که نزد همه‌ی فلسطینیان همواره مسئله‌ای مهم بوده است.

اما آنچه این داستان‌نویس فلسطینی-اردنی را به اوج شهرت رساند و در مقام یکی از نویسندگان بزرگ جهان عرب تثبیت کرد چاپ و انتشار رمانی بود به نام «آن‌گاه که گرگ‌ها پیر می‌شوند» در سال ۲۰۰۸. این کتاب که علی‌القاعده معروف‌ترین و محبوب‌ترین اثر نویسنده شد، در سال ۲۰۱۰، به فهرست نهایی جایزه‌ی موسوم به «بوکر عربی» (در اصل، «جایزه‌ی بین‌المللی داستان عربی» که ربطی به «جایزه‌ی من بوکر» ندارد) راه یافت و دست آخر، سبب بُردِ ناجی شد.

در وبگاه ناشر، درباره‌ی این اثر چنین آمده است:

وقتی گرگ‌ها پیر می‌شوند [...] بی‌تردید، یکی از مهم‌ترین رمان‌های ... [ادبیات عرب] در بیست سالِ گذشته محسوب می‌شود، روایتی از افراط‌گرایی، مذهب و زندگی روزمره و البته نقشِ آدم‌ها در رقم‌خوردنِ سرنوشت دیگری. رمانْ داستان چند شخصیت است که گویا می‌خواهند حقانیتِ خود را برای مخاطب ثابت کنند و نشان بدهند که «حق» با آن‌هاست. [...] تکنیکِ بدیعِ جمال ناجی در روایتِ مسائلِ زیستن در خاورمیانه، تعصب‌های همه‌جانبه و البته مسئله‌ی زنانی که می‌خواهند صدایشان شنیده شود این رمانِ کم‌نظیر را ساخته است، رمانی که مدام این سؤال را پیش می‌کشد و تا دمِ آخر مخاطب را وامی‌دارد تا بفهمد «چه کسی تمامِ حقیقت را می‌گوید.»

این کتاب را ــ که نخستین برگردان فارسی از آثار ناجی است ــ «نشر ثالث» در ۲۳۷ صفحه و به قیمت ۱۸۰هزار تومان چاپ و منتشر کرده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...