ترجمه کتاب پلیسی «ملوان آمستردام» [La crème du crime] به‌ عنوان نود و دومین عنوان مجموعه «نقاب» توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

La crème du crime  ملوان آمستردام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «ملوان آمستردام» با گردآوری و مقدمه میشل لوبرن [Lebrun, Michel] و کلود مسپلد به‌تازگی با ترجمه یاسمن مَنو توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب نود و دومین عنوان از مجموعه پلیسی «نقاب» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

داستان‌های این‌کتاب،‌ مجموعه منتخبی از بخش اول کتاب گلچین داستان‌های سیاه و پلیسی فرانسوی با گردآوری میشل لوبرن و کلود مسپلد است. بخش اول آن‌کتاب،‌ «اجداد رمان سیاه» نام داشت و داستان‌هایی که از آن‌بخش در «ملوان آمستردام» چاپ شده‌اند همگی از اسلاف داستان پلیسی در فرانسه هستند. کتاب گلچین داستان‌های سیاه و پلیسی فرانسوی، سال ۱۹۹۵ توسط انتشارات لاتالانت منتشر شد.

داستان‌های چاپ شده در «ملوان آمستردام» آثار کوتاه جنایی قرون نوزده و بیستم را شامل می‌شود. این‌ کتاب دربرگیرنده این‌داستان‌هاست:

«لاگراند برِتْش» از اونره دوبالزاک، «جنایت روسی» از آلفونس اَله، «ملوان آمستردام» از گیوم آپولینر، «جوشانده» از لئون بلوی، «بشکه کوچک» از گی دو موپوسان و «ماتئو فالکون» از پروسپِر مریمه. پیش از هر داستان کتاب، معرفی کوتاهی از نویسنده آن درج شده است.

در قسمتی از داستان «ماتئو فالکون»‌ از این‌کتاب می‌خوانیم:

اگر آدم کشته‌اید، به بوته_بیشه‌زار پورتووچیو بروید و در آنجا با یک تفنگ، باروت و فشنگ در امنیت زندگی کنید. البته پالتوی قهوه‌ای کلاه‌دار را فراموش نکنید که هم به عنوان روانداز و هم زیرانداز به کارتان می‌آید. چوپان‌ها به شما شیر، پنیر و شاه‌بلوط می‌دهند. هیچ ترسی نه از قانون خواهید داشت و نه از بستگان مقتول، جز وقتی که برای تهیه مهمات مجبورید پایین بیایید و به شهر بروید.

زمانی که من در سال ۱۸۰۰ در کُرس بودم، خانه ماتئو فالکون در نیم‌فرسخی این بوته_بیشه‌زار قرار داشت. در منطقه مرد نسبتا ثروتمندی محسوب می‌شد. اشرافی زندگی می‌کرد، یعنی بدون آنکه کار کند. گذران زندگی‌اش از محصولات دام‌هایش بود که چوپان‌های خانه‌به‌دوش برای چرا به کوهستان می‌بردند. وقتی او را دیدم یعنی دو سال پس از واقعه‌ای که برایتان تعریف خواهم کرد به نظر حداکثر پنجاه‌ساله می‌آمد. مردی کوتاه‌قد اما قوی‌هیکل را مجسم کنید، با موهای فری سیاهِ پَرکلاغی، دماغ عقابی، لبان باریک، چشمان درشت و نگاه تیز و پوستی به رنگ آستر چکمه. مهارتش در تیراندازی حتی در آن خطّه که تیراندازان ماهر زیاد است، خارق‌العاده بود. برای مثال او هرگز با تفنگ شکاری چهارپاره قوچ کوهی را از پا درنمی‌آورد بلکه در صدوبیست پایی با شلیک یک گلوله به سر یا شانه، حیوان را می‌کشت.

این‌کتاب با ۹۲ صفحه، شمارگان ۴۴۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...