جایزه نویسندگی جنایی تیکستون با انتخاب کتاب «زنجیر» نوشته آدرین مک‌کینتی بهترین کتاب جنایی سال را برگزید.

 ۳ هزار پوند برای یک آدم ربایی زنجیری

به گزارش مهر به نقل از بوک‌سلر، از میان ۶ فینالیستی که اندکی بیش از یک ماه پیش به فهرست نهایی جایزه رمان جنایی تیکستون راه یافته بودند آدرین مک‌کینتی عنوان بهترین خالق رمان جنایی انگلیس و ایرلند را برای «زنجیر» از آن خود کرد.

این کتاب درباره یک آدم‌ربایی است که با آدم‌ربایی‌های بعدی می تواند حل شود.

برنده در مراسمی مجازی معرفی شد تا جایزه ۳ هزار پوندی خود را دریافت کند.

آدرین مک‌کینتی نویسنده متولد بلفاست در سال ۱۹۶۳ است. خانواده وی پس از آنکه از خانه‌شان بیرون رانده شدند از او خواستند تا قلم را پایین بگذارد و به عنوان راننده و گارسن کار کند تا بتوان به زندگی ادامه داد. اکنون امتیاز رمان «زنجیر» وی در بیش از ۲۰ کشور فروخته شده و با عقد قراردادی ۷ رقمی با یونیورسال قرار است این کتاب به فیلم هم درآید.

این نویسنده با تاکید بر اینکه از بردن جایزه شگفت‌زده شده است، گفت دو سال پیش داشت به عنوان راننده «اوبر» کار می‌کرد و در یک بار گارسن بود.

وی یادآوری کرد که مردم فکر می‌کنند یک کتاب که نوشتی پرفروش می‌شود و همه چیز تغییر می‌کند. وی افزود: اما من ۱۲ کتاب نوشتم که کاملاً همه چیز مخالف این بود و بعد شروع به نوشتن این کتاب کردم که با کتاب‌های قبلی‌ام فرق داشت و حالا این کتاب کاملاً زندگی‌ام را تغییر داده است.

با وجود این نخستین رمان او که سال ۲۰۰۳ با عنوان «می‌توانم مرده باشم» منتشر شد عنوان بهترین رمان جنایی یک نویسنده نوقلم را از سوی اتحادیه کتابخانه‌های آمریکا کسب کرد و ادامه آن هم «حیاط مرده» یکی از رمان‌های پرفروش پابلیشرز ویکلی در سال ۲۰۰۶ شد.

«زنجیر» به رای مردم و داوران از فهرستی انتخاب شد که «خواهر قاتل زنجیره‌ای من» نوشته اوینیکان بریت‌ویث، «جو کانتری» نوشته میک هرون، «مرد گمشده» نوشته جین هارپر، «بدترین سناریو» نوشته هلن فیتزجرالد و «دود و خاکستر» نوشته عبیر موخرجی دیگر رقبایش بودند.

فینالیست‌های این رقابت توسط خوانندگان انتخاب شدند و از طریق سایت این جایزه علاقه‌مندان به آنها رای دادند؛ در حالی که فهرست اولیه توسط هیات داوران شامل نویسندگان متخصص آثار جنایی، کارگزاران، منقدها و اعضای کمیته برنامه‌ریزی فستیوال نویسندگی جنایی تیکستون انتخاب شده بود.

آمار جدید کتابخوانی مربوط به دوران قرنطینه حاکی از این است که مخاطبان کتاب‌های جنایی در این دوران افزایش یافته‌است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...