کتاب «یادداشت‌های کتابفروش» [دفاتر الوراق یاNotebooks of the Bookseller] اثر جلال برجس [Jalal Barjas] نویسنده اردنی که با آن جایزه بوکر عربی ۲۰۲۱ را از آن خود کرد، با ترجمه معانی شعبانی مترجم خوزستانی ازسوی نشر ثالث وارد بازار کتاب شد.

یادداشت‌های کتابفروش» [دفاتر الوراق یاNotebooks of the Bookseller] اثر جلال برجس [Jalal Barjas]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایبنا، معانی شعبانی، مترجم خوزستانیِ کتاب «یادداشت‌های کتابفروش»، در مورد کتاب جدید «جلال برجس» اینگونه توضیح داد: با توجه به نثر غنی، محتوای جذاب و نظر مثبت مخاطبان و مترجمان ایرانی و خارجی این کتاب به چاپ دوم رسید.

وی درباره داستان اصلی این رمان هم عنوان کرد: وقایع و رویدادهای این داستان در اردن و مسکو در فاصله سال‌های بین 1947 تا 2019 می‌گذرد؛ ابراهیم شخصیت اصلی رمان علاوه بر کتابفروشی، خود یک کتابخوان حرفه‌ای است. دو شخصیت در وجودش نهفته و صدایی دارد که درونش محبوس است. شخصیت او ترس‌خورده و شکننده است. ابراهیم‌ با پنهان شدن در پس شاهکارهای ادبی‌ که بی‌وقفه می‌خوانَد سعی می‌کند چهره تازه‌ای را که با ارتکاب جرم و‌جنایت همراه می‌شود، از خود به دیگران عرضه کند.

معانی ادامه داد: یادداشت‌های کتابفروش داستان روایت جنون است. قصه‌ی تاریخ ادبیات و انسانی که علیه خود شورش می‌کند و در پایان این رمان، رمانِ پدرکُشی است. پدری که سال‌ها قبل روح ابراهیم را کشته بود.

مترجم کتاب «سیندرلاهای مسقط» مهم‌ترین وجه تمایز این رمان را نثر سنگین و شاعرانه‌ی آن عنوان کرد و افزود: نثر سنگین و شاعرانه‌ کتاب «یادداشت‌های کتابفروش» برایم به عنوان مترجم چالش‌برانگیز بود؛ اینکه چگونه بتوان لحن نویسنده را با وجود نثر سنگین و شاعرانه‌ حفظ کرد. توصیف و تشبیهات بسیاری میان نثر به چشم می‌خورد که کار ترجمه را تا حدی پیچیده و در عین حال لذت‌بخش می‌کرد.

وی سبک نویسنده در این رمان را به نوعی سبکِ داستان در داستان دانست و بیان کرد: مخاطب هنگام خواندن این رمان با اسامی زیاد و شخصیت‌های متعددی روبه‌رو می‌شود که غالبا از رمان‌های مختلف وام گرفته شده است. در این کتاب نویسنده کوشیده است تا نام و شخصیت‌های بسیاری از رمان‌های دیگر که برای خواننده نامانوس است، آشنا کرده و به دنبال این آشنایی‌زدایی مخاطبش، به خواندن این رمان‌ها ترغیب و تشویق می‌شود.

جلال برجس شاعر و نویسنده اردنی متولد سوم ژوئن سال ۱۹۷۰ در روستای حنینای استان مادبا است. او در رشته مهندسی پرواز تحصیل کرد و چندین سال هم در این رشته مشغول به کار بود. سپس به کار روزنامه‌نگاری روی آورد و در مطبوعات اردن مشغول به کار شد. اول در روزنامه الانباط و سپس گزارشگر روزنامه الدستور شد. پس از مدتی کار مطبوعاتی، برجس به حرفه اصلی خود بازگشت.

از این نویسنده و شاعر اردنی تاکنون دو مجموعه شعر با عناوین «کأی غصنٍ علی شجر» (مانند هر شاخه درختی - ۲۰۰۸) و «قمرٌ بلا منازل» (ماه بدون منازل - ۲۰۱۱)، یک مجموعه قصه با عنوان «الزلزال» (۲۰۱۲) و چهار رمان به نام‌های «مقصلة الحالم» (گیوتین خواب دیده - ۲۰۱۳)، « افاعی النار» (مارهای آتش - ۲۰۱۵)، «سیدات الحواس الخمس» (بانوان حواس پنجگانه - ۲۰۱۷) و «دفاتر الورّاق» (یادداشت‌های کتابفروش -۲۰۲۰) منتشر شده است، که اثر اخیر جایزه بوکر عربی سال ۲۰۲۱ را برایش به ارمغان آورد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...