در ستایس سالخوردگی | سازندگی


رمان «تندباد زندگی» [le tourbillon del la vie] از آثار شاخص اورلی والونی [Aurelie Valognes] است که به‌تازگی با ترجمه آمنه کرمی از سوی نشر کتاب دیدآور منتشر شده است. والونی از نویسنده‌های نسل نوی فرانسه است که آثارش همیشه جزو ده کتاب پرفروش سال بوده است. رمان «تندباد» زندگی در سال 2021 منتشر شد و به بیش از پانزده زبان ترجمه شده است.

تندباد زندگی» [le tourbillon del la vie]  اورلی والونی [Aurelie Valognes]

«تندباد زندگی» سرگذشت آرتور، بازیگر قدیمی تئاتر و نوه‌ هشت‌ساله‌اش را روایت می‌کند. به مدت یک تابستان لوئیس، نوه‌ آرتور پیش پدربزرگش می‌آید تا زمانی را باهم سپری کنند. آرتور این شانس را نداشته تا بزرگ‌شدن نوه‌اش را ببیند. بیش از شصت سال بین آنها فاصله است، اما به نظر می‌رسد که با یکدیگر خیلی خوب کنار می‌آیند و دوستان صمیمی هستند. آرتور از به اشتراک‌گذاشتن تجربیات و دانش خودش با لوئیس کوچک بسیار لذت می‌برد. آن‌ها راز‌ها و لذت‌های کوچک زندگی روزمره‌شان را باهم در میان می‌گذارند. آرتور راز بزرگی در سینه دارد که خواننده خیلی زود به آن پی می‌برد. او دارد رفته‌رفته حافظه‌اش را از دست می‌دهد و دلش نمی‌خواهد هیچ‌کس این موضوع را متوجه شود، به‌خصوص دخترش نینا که مادر لوئیس است و آنها هیچ‌وقت باهم رابطه‌ خوبی نداشته‌اند.

آرتور فکر می‌کند اگر دخترش نینا بفهمد که او آلزایمر دارد اجازه نمی‌دهد لوئیس تعطیلات پیشش بماند. کم‌کم لوئیس به راز پدر بزرگش پی می‌برد و بدون اینکه حرفی به مادرش بزند به پدربزرگش کمک می‌کند. پیشنهاد‌های ساده‌لوحانه این پسربچه خواننده را سرشار از احساس و لبخند می‌کند. حضور لوئیس و سوالاتش، خاطرات گم‌شده‌ آرتور را زنده می‌کند. آرتور دیگر این را فهمیده که باید از لحظاتش بهترین استفاده را بکند و طعم اتفاق‌های ساده‌ زندگی را دوباره کشف کند، قبل از اینکه آلزایمر از راه برسد و همه‌چیز را با خودش ببرد.

آرتور مردی است که از کودکی خود رنج می‌برد. او هیچ‌وقت عشق دریافت نکرده است و همیشه زیر نگاه مراقب و حرف‌های نیش‌دار مادرش زندگی کرده است. معروف‌شدن در حرفه‌ کاری‌اش به عنوان بازیگر تئاتر قسمتی از خلاءا‌ش را پر کرده، اما زندگی شخصی‌اش همیشه ناموفق بوده است.

اورلی والونی با لطافت تمام به خواننده نشان می‌دهد که می‌داند کارش را باید چطور انجام دهد. او از پیوند‌ بین نسل‌های مختلف، سن و همه چیز‌هایی که با خودش به ارمغان می‌آورد می‌نویسد. از زمانی که می‌گذرد، افکاری که محو می‌شوند، خاطراتی که از یاد می‌روند و قرار‌های عاشقانه‌ ازدست‌رفته‌ زندگی که دیگر تکرار نمی‌شوند.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...