رمان «عشق کوتاه، فراموشی بلند» [A Long Petal of the Sea] نوشته ایزآبل آلنده [Isabel Allende] با ترجمه علی سلامی توسط نشر گویا به چاپ دوم رسید.

عشق کوتاه، فراموشی بلند [A Long Petal of the Sea] نوشته ایزآبل آلنده [Isabel Allende]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ایزآبل آلنده نویسنده شیلیایی این‌رمان، متولد سال ۱۹۴۲ است که در پرو متولد و در شیلی بزرگ شده است و به‌عنوان پدیده ادبیات آمریکای لاتین شناخته می‌شود. پدر این‌نویسنده، توماس آلنده پسرعموی سالوادور آلنده رئیس‌جمهور سابق شیلی بوده است. ایزآبل آلنده ۱۹ جلد کتاب دارد که حدود ۵۷ میلیون نسخه از آن‌ها در سراسر جهان به فروش رفته است.

«عشق کوتاه، فراموشی بلند» جدیدترین اثر این‌نویسنده است که سال ۲۰۲۰ منتشر شده است.

این‌رمان از ۳ بخش اصلی تشکیل شده است که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «بخش نخست: جنگ و خروج»، «بخش دوم: تبعید، عشق و سوءتفاهم» و «بازگشت‌ها و ریشه‌ها».

بخش اول کتاب، چهار فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: ۱۹۳۸، ۱۹۳۸، ۱۹۳۹ و ۱۹۳۹. عناوین فصل‌های پنجم تا هشتم رمان هم که در بخش دوم کتاب آمده‌اند، به‌ این‌ترتیب است: ۱۹۳۹، ۱۹۳۹-۱۹۴۰، ۱۹۴۰-۱۹۴۱ و ۱۹۴۱-۱۹۴۲. سومین بخش کتاب هم دربرگیرنده فصل‌های نهم تا سیزدهم است که عناوین این‌فصول هم به این‌ترتیب است:۱۹۴۸-۱۹۷۰، ۱۹۷۰-۱۹۷۳، ۱۹۷۴-۱۹۸۳، ۱۹۸۳-۱۹۹۱ و ۱۹۹۴.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ایزیدور که از این حرکت دخترش یکه خورده بود، دختری که همیشه خودخواه به نظر می‌رسید گفت: «این‌همه پول را خرج کردیم و در مغازه‌ها برای این‌ بچه لباس خریدیم و حالا همه اونا رو به این‌ها می‌ده. خدا را شکر که جهیزیه‌اش صحیح و سالم در چمدانه.» ماه‌ها بعد بود که افیلیا فهمید جنگ جهانی دوم او را از هنرستان دختران نجات داده بود.

در دوران عادی، سفر به شیلی بیست‌وهفت روز طول می‌کشید اما کشتی آن‌ها در عرض بیست‌ودو روز با تمام سرعت پیش رفت و از کنار مین‌های شناور عبور کرد و از نیروی دریایی نیز اجتناب کرد و خود را به شیلی رساند. از حیث نظری، آن‌ها ایمن بودند چون پرچم بی‌طرف شیلی بر فراز کشتی بود؛ اما از نظر عملی،‌ شاید سوءتفاهمی غمبار پیش می‌آمد و آلمانی‌ها یا متعهدان آن‌ها را غرق می‌کردند.

در کانال پاناما، اقدامات پیشگیرانه‌ای را در برابر هرگونه کارشکنی به کار بستند: تور و غواصانی که به دنبال بمب‌ها در کشتی می‌گشتند. برای لورا و ایزیدور دل سولار، گرما و پشه‌ها شکنجه محض بودند، نگرانی غیرقابل‌تحمل بود و تنشی که جنگ برمی‌انگیخت، دلهره در دلشان ایجاد می‌کرد. از طرف دیگر برای افیلیا، این تجربه ارزشمندتر از سفر با کشتی رینا دل پاسیفیکیو بود با آن‌همه شکلات و تهویه هوای مطبوع.

چاپ دوم این‌کتاب با ۳۶۳ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۵۶ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ..............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...