رمان «تمامی حقوق محفوظ است» [All rights reserved] نوشته گرگوری اسکات کاتسولیس [Gregory Scott Katsoulis] با ترجمه میلاد بابانژاد و الهه مرادی توسط انتشارات پیدایش منتشر شد.

به گزارش مهر، این‌کتاب، که نسخه‌اصلی‌اش در سال ۲۰۱۷ چاپ شد، اولین‌عنوان از مجموعه «دوگانه کلمات» است که جلد دومش هم در سال ۲۰۱۸ چاپ شده است.

داستان این‌رمان درباره دختر نوجوانی به نام اپس جیم است که به‌خاطر ورودش به پانزده‌سالگی نگران است. چون از این به بعد باید برای تک‌تک صداهایی که از دهانش بیرون می‌آید پول بپردازد و اگر نتواند پول صداهایش را بدهد به قرض می‌افتد و …

ابتدای کتاب و پیش از شروع داستان این‌جمله درج شده «سکوت این‌دختر از هر فریادی بلندتر است.» و نقشه مکان شکل‌گیری اتفاقات داستان نیز برای مخاطب چاپ شده است. گرگوری اسکات کاتسولیس نویسنده کتاب، همین‌کتاب و «دسترسی محدود شده است» را به‌عنوان جلد دومش در کارنامه دارد. او، نویسنده، عکاس و آهنگساز است

در داستان «تمامی حقوق محفوظ است» اپس جیم که زمانی عاشق صحبت‌کردن بوده حالا می‌ترسد یکی از آن‌بچه‌های بیچاره‌ای شود که با چند کلمه اعتراض‌آمیز از صفحه روزگار محو شده‌اند. او به قول خودش، زیپ دهانش را کشیده و در دلش قسم خورده دیگر صحبت کند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مهم نبود. باید می‌دانستم. باید از یک جایی شروع می‌کردم. تایپ کردم؛ کارول آماندا هاروینگ.
نمایشگر به سمت ساختمانی رفت که زیاد هم دور نبود، برج مالویکا. نفسم کمی تندتر شد. برجی که ساکنش بود یکی از چند تا ساختمانی بود که از سقف گنبد هم بالاتر می‌رفت. آپارتمانش در طبقه هشتادونهم واقع شده بود، درست بیرون گنبد. آپارتمانش یکی از دو فضای بزرگ آن طبقه بود که به صورت خالی به نمایش درآمده بود. تبلت هیچ‌ اطلاعاتی از او نداشت، حتی تاریخ تولدش هم مشخص نشده بود. تنها چیزی که معلوم بود اسم و آدرس آپارتمانش بود.
به نقشه خیره ماندم و سعی کردم هیچ واکنش بیرونی‌ای را نشان ندهم. مو به تنم سیخ شده بود. چه چیزی می‌شد از این اطلاعات فهمید؟ ساختمان را برای پیدا کردن راه ورودی بررسی کردم.
همین موقع در باز شد؛ کِل برگشته بود.

این‌کتاب با ۵۲۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...