کتاب «اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی، چطور زندگی می‌کردی؟» [The Immortalists] نوشته کلوئه بنجامین [Chloe Benjamin] با ترجمه مهسا ملک‌مرزبان در انتشارات کتاب کوچه منتشر شد.

اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی، چطور زندگی می‌کردی؟» [The Immortalists] نوشته کلوئه بنجامین [Chloe Benjamin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، نویسنده در رمان «اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی، چطور زندگی می‌کردی؟» هم به مرگ می‌پردازد و هم به زندگی.

ماجرا از این قرار است که حوالی سال 1969 یک زن روانی در آپارتمانی در منطقه دلگیر لوواریست سایدنیویورک زندگی می‌کرد که مدعی بود می‌تواند زمان مرگ آدم‌ها را پیش‌بینی کند!

این ادعا آنقدر هیجان‌انگیز بود که چهار فرزند خانواده گُلد، خود را به آپارتمان او برسانند و با ترس و لرز درباره آینده خود بپرسند. از آن روز به بعد، زندگی هر چهار نوجوان رنگ دیگری به خود می‌گیرد.

همین انتخاب مهم پیوسته مخاطب را در طول رمان به این فکر فرو می‌برد که اگر من جای هر کدام از این شخصیت‌ها بودم و اگر روزی باخبر می¬شدم که تا کی زنده هستم، چطور زندگی می‌کردم؟ چقدر مسیر زندگی‌ام را عوض می‌کردم؟

این اثر که پرفروش‌ترین رمان سال 2018 نیویورک‌تایمز بوده، یک رمان با داستان‌های خانوادگی و روابط خواهر برادری است که صرفا درباره مردن نیست؛ بلکه درباره چگونه زیستن است.

در بخشی از این رمان آمده است: «لوک از او سوال کرد: از زندگیت چی می‌خوای؟ و اگر واریا می‌خواست صادقانه جواب دهد می‌گفت می‌خوام برگردم از اول شروع کنم. به خود سیزده‌ساله‌اش می‌گفت به دیدن آن زن نرود. به خود بیست‌ساله‌اش می‌گفت سیمون را پیدا کند و ببخشد. به خودش می‌گفت از کلارا مراقبت کند، دنبال رابطه‌های درست بگردد، قبل از این که پرستار، بچه را از آغوشش بیرون بکشد، می‌گفت دست نگه دارد. به خودش می‌گفت تو می‌میری، تو می‌میری، همه می‌میرند. به خودش می‌گفت به بوی موهای کلارا توجه کن. خودت را به آغوش دنیل بسپار که خم می‌شود تا بغلت کند... به خودش می‌گفت چیزی که از ته دل می‌خواهد این نیست که تا ابد زنده بماند، این است که دیگر نگران چیزی نباشد.»

کلوئه بنجامین، نویسنده جوان آمریکایی این اثر، تاکنون دو کتاب نوشته اما در همین دو اثر نیز موفقیت چشمگیری به دست آورده. همین رمان «اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی، چطور زندگی می‌کردی؟» تحسین منتقدان زیادی را به همراه داشته است. رادیو نشنال پابلیک، واشنگتن پست، اینترتینمنت ویکلی این کتاب او را از بهترین کتاب‌های سال 2018 معرفی کرده‌اند.

مهسا ملک‌مرزبان نیز از سال‌ها پیش، به غیر از فعالیت در رادیو و تلویزیون، کتاب‌های متعددی ترجمه کرده است، مانند: «قلبی به این سپیدی» و «شیفتگی‌ها» نوشته خابیر ماریاس، «سانست پارک» از پل استر و... مجموعه داستان «خرده‌روایت‌های بی‌زن و شوهری» نیز از آثار مشهور ملک‌مرزبان است که مخاطبان زیادی داشت.

کتاب «اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی، چطور زندگی می‌کردی؟» نوشته کلوئه بنجامین با ترجمه مهسا ملک‌مرزبان در 440 صفحه در انتشارات کتاب کوچه و با قیمت 82 هزارتومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...