رمان «این قصه به روایت من» [My side of the diamond] نوشته سالی گاردنر[Sally Gardner] با ترجمه فرمهر امیردوست توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

این قصه به روایت من [My side of the diamond]  سالی گاردنر[Sally Gardner]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب موردنظر در قالب یکی از عناوین مجموعه «رمان نوجوان» این‌ناشر چاپ شده است.

نسخه اصلی این‌کتاب با نام my side of the diamond در سال ۲۰۱۷ چاپ شده و داستانش درباره دختری است که خود را از ساختمان پرت می‌کند اما به زمین نمی‌رسد. قصه اصلی این‌کتاب درباره جستجوی عشق است و داستان دوستی جزمین لیتل و بکی برنز و اتفاقاتی را که بین آن‌ها رخ می‌دهد، در بر می‌گیرد.

«این‌قصه به روایت من» مصور است و تصاویرش القاکننده این‌حس به مخاطب هستند که گویی دارد دفترخاطرات شخصیت اصلی داستان را می‌بیند. در این‌داستان بکی که دوست جزمین است، ناپدید می‌شود و همه جزمین را سرزنش می‌کنند. او حرف‌هایی دارد اما کسی باورشان نمی‌کند. بکی از ساختمان بلندی پریده اما هیچ‌وقت به زمین نرسیده و انگار بین زمین و آسمان محو شده است.

همه فکر می‌کنند جزمین در غیب‌شدن بکی نقش داشته اما واقعیت ماجرا این است که بکی به دنیای دیگری سفر کرده است. او سعی کرده در این‌سفر با محبت و عشق آشنا شود...

داستان «این‌قصه به روایت من» در ۳۸ فصل کوتاه نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

داشتم وسایلم را آماده می‌کردم که ایکاروس پیدایش شد. برگشتم و همان‌جا ایستاده بود. کت و جلیقه قرن هجدهمی پوشیده بود، فوق‌العاده و منحصر به فرد بود. پرسیدم چطور داخل شده. شانه بالا انداخت و گفت کسی راهش داده، ولی می‌دانستم که امکان ندارد. هنرمند درونم اجازه نمی‌داد به مسائل عینی‌تر بپردازم. لباس ایکاروس مرتب و زیبا بود و دقیقا همان‌جایی ایستاده بود که می‌خواستم.
دفعه بعد که آمد زنگ در را زد. در کل، شش جلسه با ایکاروس کار کردم. خواست که بدون عینک نقاشی‌اش را بکشم و من هم دقت زیادی در کشیدن چشم‌هایش کردم. چشم‌هایش خیره‌کننده بود، مثل آسمان شب سیاه. هیچ‌وقت از کارم راضی نشدم.
با ایکاروس به روستای آیک رفتم که برادرم را ببینم و با دوستش آشنا شوم.
برای اولین‌بار مادر و پدر کمی عادی‌تر به نظر می‌رسیدند. اسکای و مادربزرگش، خانم بری را برای شام دعوت کرده بودند. تا آن‌موقع نمی‌دانستم که اسکای دخترخوانده فیبی است. البته، شنیده بودم که فیبی و فرانک در تصادف رانندگی کشته شده‌اند. خانم بری علاقه زیادی به ایکاروس داشت. برادرم، اولین‌بار بعد از برگشتنش از مرگ بود که می‌دیدم تقریبا شباهتی به انسان دارد. حس می‌کردم که خانم بری اسکای را کاملا درک می‌کند، برخلاف پدر و مادر من که انگار هیچ رابطه‌ای با لازاروس نداشتند.
آخر هفته عجیبی بود ولی یادم هست فکر می‌کردم لازاروس و اسکای برای همدیگر ساخته شده‌اند، توصیفی برایش نداشتم، حس می‌کردم از یک سنگ تراشیده شده‌اند.

این‌کتاب با ۲۴۸ صفحه مصور، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...