کتاب «زن این روز‌های زندگی ام» اثر فرزانه گل پرور در انتشارات شادان منتشر شد.

زن این روز‌های زندگی ام فرزانه گل پرور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، فرزانه گل پرور، نویسنده درباره انتشار کتابش گفت: رمانم با عنوان «زن این روز‌های زندگی ام» در انتشارات شادان منتشر شد این رمان موضوعی اجتماعی خانوادگی است و داستان آن برگرفته از داستان زندگی یکی از نزدیکانم است و ماجرای آن واقعیت دارد.

او افزود: دو رمان دیگر هم در دست نگارش دارم در این رمان هایم هم به موضوعات اجتماعی می‌پردازم بیشتر رمان هایم را با موضوعات اجتماعی می‌نویسم نگارش این رمان هایم تا دو سه ماه آینده تمام می‌شود.

این نویسنده ادامه داد: هیچگاه به سراغ نگارش داستان کوتاه نمی‌رفتم، اما این بار برخلاف همیشه مجموعه داستانی را در دست نگارش دارم; نگارش این مجموعه داستانم بین هشت تا ده داستان کوتاه را دربرمی گیرد موضوع داستان‌های این مجموعه داستانم هم مانند رمان هایم اجتماعی است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...