رمان اجتماعی سیاسی «آرامش» نوشته مرتضی احمر توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شد.

آرامش مرتضی احمر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «آرامش» داستانی از درون سازمان مجاهدین خلق تا گره خوردن زندگی‌های امروز ما در فضای مجازی است.

رمان «آرامش» با نگاهی داستانی از زوایای مختلف به موضوع برهم خوردن تعادل زندگی‌ها می‌پردازد. مرتضی احمر در کتاب «آرامش» از شخصی به نام محسن می‌گوید. محسن شخصی است که در رمان «نفر پنجم» نوجوانی‌اش را با عضویت در گروهی که علیه رژیم پهلوی مبارزات مسلحانه می‌کرده طی می‌کند و دستگیر می‌شود و در کتاب «آرامش» پیرمردی است که مریضی لاعلاجی گرفته و منتظر مرگ است. او خاطرات خود و سازمان مجاهدین را از برهم زدن آرامش مردم را برای نوه‌اش تعریف می‌کند. در موازی همین داستان روایت دیگری در کتاب شروع می‌شود از زندگی زنی که در گرداب دنیای مجازی به دام افتاده و درحال بلعیدن خودش و همسرش است.

احمر در کتاب جدیدش از شبکه‌های اجتماعی به عنواان عاملی دیگری برای برهم خوردن آرامش حرف به میان آورده است که زندگی زوج جوانی به نام مهرداد و ستاره را مورد هدف قرار داده است. این نویسنده جوان با راهکارهای روانشناسی به سراغ حل مشکل این زوج جوان رفته است. آرامش قصه مهرداد و ستاره، محسن و نازنین، مریم و صادق و سایر شخصیت‌هایی است که اگر کمی به اطراف خود دقت کنیم در اطراف خود مثل یا شبیه آن‌ها را پیدا می‌کنیم.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«با حرف‌های مهرداد تمام خوشی‌های آن شب و روز برای ستاره زهرمار شد. ستاره دیگر چیزی نگفت. سکوت کرد، فقط سکوت و به بیرون خیره شد، به آنچه بیرون از فضای تنگ پراید جریان داشت. جویدن ناخن‌ها تنها کاری بود که کمی اعصابش را آرام می‌‎کرد. در آن لحظه هم جویدن ناخن‌های لاک‌زده‌اش دم دستی‌ترین کاری بود که برای فرار از فکر و خیال انجام داد. سکوت عذاب‌آوری حاکم بود.»

این‌کتاب با ۲۴۰ صفحه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...