سه ناشر مصری در نمایشگاه بین‌اللملی کتاب قاهره اقدام به ترجمه و عرضه کتاب‌های ایرانی کرده‌اند.

به گزارش همشهری آنلاین، نمایشگاه کتاب قاهره بزرگ‌ترین نمایشگاه کتاب جهان عرب به شمار می‌آید که پنجاه‌ویکمین دوره آن از روز ۲۲ ژانویه (دوم بهمن) افتتاح شده و تا ۴ فوریه (۱۵ بهمن‌ماه) ادامه خواهد داشت. اما آنچه این دوره را برای ایرانیان مهم می‌کند انتشار و حضور بیش از ۲۰ عنوان کتاب از ادبیات ایران، در این نمایشگاه است. این کتاب‌ها به قلم استادان زبان و ادبیات فارسی دانشگاه‌های مصر ترجمه و از سوی سه موسسه انتشاراتی الربیع، الجسور و اروقه عرضه شده‌اند.

زیارات» جلال آل احمد، «المرفع» غلامحسین ساعدی، «پرتقال خونی» رمانی به قلم پروانه سراوان، «زیبا صدایم کن»، اثر فرهاد حسن‌زاده، «پیش از بستن چمدان» نوشته مینو کریم‌زاده، «کافه خیابان گوته» حمیدرضا شاه‌آبادی، «حتی یک دقیقه کافی است» نوشته آتوسا صالحی، «سمفونی مردگان»، عباس معروفی، «چشم‌هایش» بزرگ علوی، «تهران» از امیرحسن چهلتن، «هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها» از رضا قاسمی، «ترلان» نوشته فریبا وفی و «ملکوت» بهرام صادقی

از جمله رمان‌های ترجمه شده به عربی که در این نمایشگاه عرضه می‌شوند می‌توان به «زیارات» جلال آل احمد، «المرفع» غلامحسین ساعدی ، «پرتقال خونی» رمانی به قلم پروانه سراوان، «زیبا صدایم کن»، اثر فرهاد حسن‌زاده، «پیش از بستن چمدان» نوشته مینو کریم‌زاده، «کافه خیابان گوته» حمیدرضا شاه‌آبادی، «حتی یک دقیقه کافی است» نوشته آتوسا صالحی، «سمفونی مردگان»، عباس معروفی، «چشم‌هایش» بزرگ علوی، «تهران» از امیرحسن چهلتن، «هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها» از رضا قاسمی، «ترلان» و «پرنده‌ی من» نوشته فریبا وفی و «ملکوت» بهرام صادقی اشاره کرد. گزیده‌ای از داستان‌های ایرانی هم به انتخاب و ترجمه احمد موسی منتشر شده است.  

السلم یأتی بالصباح به معنی «نردبان صبح را پایین می‌آورد»، گزیده شعر امروز ایران از نیما تا به امروز است که با انتخاب و ترجمه موسی بیدج عرضه شده است. همچنین رجل لایصلح للحب «مردی که صلاحیت عشق ندارد» گزیده شعرهای این مترجم و شاعر کشورمان است که به زبان عربی سروده شده‌اند.

چند کتاب پژوهشی هم با موضوع تاریخ و ادبیات ایران در این نمایشگاه حضور دارد. «ادب فارسی»، پژوهشی درباره ادبیات فارسی است که از سوی دو محقق مصری و عراقی نوشته شده است. «طهران» نیز نوشته هاشم محمدهاشم الکومی است که از نگاه جهانگردان ژاپنی در روزگار قاجاریه منتشر شده است. «فرهنگ ایرانی» پژوهش‌هایی در فرهنگ ایران از سوی استاد دانشگاه قاهره مصر است. رباعیات خیام نیز پژوهشی درباره ترجمه‌های انگلیسی و مقایسه با ترجمه‌های شعری عربی رباعیات خیام است.

همچنین رمان «نردبانی رو به سوی آسمان» رمانی برای نوجوانان و در حوزه دفاع مقدس و نوشته یوسف قوجق است که در این نمایشگاه عرضه شده است.                        

مجید جعفری اقدم، مدیر آژانس ادبی ترجمه پل در پاسخ به ایبنا و به این پرسش که نقش ایران در ترجمه و انتشار این آثار چه بوده گفت: از میان کتاب‌های عرضه شده در نمایشگاه کتاب قاهره دو کتاب «پرتقال خونی» و «کافه خیابان گوته» با قراردادی که ما با انتشار الجسور بسته‌ایم منتشر شده است و سایر کتاب‌ها از سوی ناشران مصری ترجمه و منتشر شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...