پنجمین چاپ «لذت خیانت» شامل ترجمه چهار مقاله مهم درباره مفهوم و هنر ترجمه به قلم اندیشمندان معاصر، توسط نشر بیدگل در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

چاپ پنجم از لذت خیانت: چهار مقاله درباره‌ی ترجمه از بلانشو ، بنیامین، دومان ، باتلر نصرالله مرادیانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر بیدگل پنجمین چاپ کتاب «لذت خیانت» ترجمه نصراله مرادیانی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۱۴۶ صفحه (قطع جیبی) و بهای ۱۸ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این کتاب سال ۱۳۹۴ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۰ هزار تومان و چاپ پیشین (چهارم) آن نیز سال ۹۷ با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۱۶ هزار تومان منتشر شده بودند.

کتاب «لذت خیانت» شامل چهار مقاله است که به ترتیب عبارتند از: «ترجمه کردن» موریس بلانشو، «ترجمه از» موریس بلانشو، «نتایج: «رسالت مترجم» والتر بنیامین، پل دومان و «لذت خیانت» جودیت باتلر.

موریس بلانشو، یکی از مشهورترین اندیشمندان و منتقدان ادبی فرانسوی در سطح جهانی است. از جمله مهم‌ترین کتاب‌های منتشر شده او به فارسی «از کافکا تا کافکا» است.

جودیت باتلر نیز فیلسوف پساساختارگرا و فمینیست آمریکایی است. وی کرسی تدریس در رشته ادبیات در دانشگاه کلمبیای آمریکا را دارد. «ادعای آنتیگونه» یکی از مشهورترین کتاب‌های اوست که با ترجمه بابک سلیمی زاده به فارسی منتشر شده است. پل دومان نیز یکی از متفکران مشهور فرانسوی است که نام‌اش با مساله مشهور «شالوده شکنی» گره خورده است. کتابی درباره زندگی و اندیشه‌های این متفکر در ایران با عنوان «پل دومان» نوشته مارتین مک کوئیلان با ترجمه پیام یزدانجو منتشر شده است.

مرادیانی در بخشی از یادداشت خود بر این کتاب در توضیح مقالات، نوشته است: «هر یک از مقالات کتاب حاضر در زمان و زمینه متفاوتی به رشته تحریر درآمده و منتشر شده است. دو مقاله نخست نوشته متفکر و منتقد فرانسوی موریس بلانشو، مقاله سوم به قلم نظریه پرداز و منتقد ادبی پل دومان و مقاله پایانی نوشته جودیت باتلر، متفکر آمریکایی است. بلانشو دو مقاله اول را با فاصله چیزی نزدیک به دو دهه در دو کتاب خود با عنوان‌های «کار آتش» (۱۹۴۹) و «دوستی» (۱۹۷۱) به چاپ رساند. مقاله دومان نخست در سال ۱۹۸۳ و سپس در کتاب «مقاومت در برابر نظریه» (۱۹۸۶) با اندکی تغییر به چاپ رسید و مقاله باتلر به سال ۲۰۰۴ منتشر شد… نقطه پیوند مقالات این کتاب تاثیرپذیری همه آنها از «رسالت مترجم» والتر بنیامین است.»

................ هر روز با کتاب ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...