سیده هدیه شاهمیری برای نوشتن کتاب «مرگ یک راهبه با رایحه توت‌فرنگی» به مفهوم عمیقی از مرگ، زندگی و سویه پنهان و تاریک انسان‌هایی پرداخته که برای رسیدن به لذت‌های زودگذر دست به هر کاری می‌زنند.

سیده هدیه شاهمیری مرگ یک راهبه با رایحه توت‌فرنگی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین؛ کتاب «مرگ یک راهبه با رایحه توت‌فرنگی» نوشته هدیه شاهمیری در 396 صفحه و با قیمت 115هزار تومان توسط نشر روزگار منتشر شده است.

شاهمیری که این کتاب را به‌سبک گوتیک و معمایی نوشته به هنرآنلاین گفت: داستان با وقایع دلهره‌آور مخاطب را با جهانی بی‌حدومرز روبه‌رو می‌کند. در کتاب به زندگی پر رمزوراز دختری پرداختم که در صومعه زندگی می‌کند و سرنوشت او با مرگ دردناک راهبه‌ای به نام ماریان پیوند خورده است و همین اتفاق موجب می‌شود تا رویاهایش به شکل دیگری تعبیر شود.

او که در کتاب به مفهوم عمیقی از مرگ، زندگی و وجه پنهان و تاریک انسان‌هایی پرداخته که برای رسیدن به لذت‌های زودگذر دست به هرکاری می‌زنند، افزود: ایده نوشتن این داستان از دوران کودکی‌ام نشات می‌گیرد و از همان زمان مرگ برایم واقعه عجیب و قابل تاملی بود. تصمیم گرفتم داستانی در این باره بنویسم تا بتوانم احساساتم را در قالب کلمات بیان کنم. دلیل دیگر نگارش کتاب، تغییر دید دیگران نسبت به مرگ و فرشته مرگ بود؛ دوست داشتم دیگران دید خوبی نسبت به فرشته مرگ داشته باشند و بدانند اگر برایشان زیبا نیست علتش این است که خودشان با اشتباهات او را به چنین شخصی مبدل کرده‌اند. سعی کردم تا جایی که می‌شود از توصیفات بیش از حد جلوگیری کنم و اصل مطلب را در قالب نمادها و وقایع نفس‌گیر مکتوب کنم.

شاهمیری که برای نوشتن «مرگ یک راهبه با رایحه توت‌فرنگی» مطالعات زیادی داشته تا بتواند داستانی را در بستر دورانی که در آن زندگی نکرده بنویسد، ادامه‌داد: سعی کردم در رابطه با زندگی راهبه‌ها و قدیسان توصیفاتی مناسب با زمانه آن دوران در کتاب ارائه دهم و داستانی مکتوب کنم که در عین فضای خیال‌انگیز به واقعیت‌های دوران گذشته می‌پردازد؛ زیرا عقیده من این است سرگذشت گذشتگان دوباره تکرار خواهد شد‌.

او این روزها مشغول نوشتن داستانی درام درباره زندگی مردی است که به اجبار به شغل جلادی منصوب شده اما با وجود ناملایمات زندگی و کاری که به آن مشغول است دید زیبا و شیرینی به زندگی دارد.

شاهمیری دانشجوی رشته حقوق خانواده در مقطع کارشناسی‌ارشد است. کتاب «پشت درخت سیب» به‌قلم این نویسنده در سال ۹۹ منتشر شده که موضوعی درام و رئال دارد و به مشکلات زنی مجرد و قضاوت‌های نا‌به‌جای جامعه نسبت به او پرداخته است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...