دومین جلد سه‌گانه «دروازه مردگان» با عنوان «شب خندق» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، نوشتن رمان سه‌گانه «دروازه مردگان» به علت مطالعه شاه‌آبادی روی تاریخ تهران در دوره قاجار و با روبروشدن این پژوهشگر با بخشی از تاریخ این شهر شده که در آن هر هفته، کودکان در حوض خانه‌ها غرق می‌شدند.

اولین جلد این مجموعه، تابستان سال گذشته با عنوان «قبرستان عمودی» منتشر شد که در داستانش، پسر بچه‌ای به‌نام رضا به شکل غیر منتظره‌ای از یک خانه مرموز سر در می‌آورد که در دیوارهایش جنازه‌هایی دفن شده‌اند. در این خانه بچه‌های زیادی قالیبافی می‌کنند. در ادامه داستان یکی از بچه‌های این قالیباف‌خانه در حوض خانه غرق می‌شود و اتفاقات بعدی از پی می‌آیند...

در دومین جلد این رمان، رضا پس از رفتنش، دوباره به تهران برمی‌گردد اما با شهری روبرو می‌شود که وبا در آن شیوع پیدا کرده و به کسی اجازه ورود داده نمی‌شود. اما رضا خودش را به نوعی از دروازه عبور داده و وارد تهران می‌شود. او در شهر با شخصیتی به نام نادر آشنا می‌شود که این آشنایی موجب رقم خوردن اتفاقاتی در جلد دوم کتاب مذکور می‌شود. ماجرای سال‌های قحطی تهران و زندگی سخت مردم فقیر در خندق‌های اطراف این شهر از جمله موضوعاتی هستند که شاه‌آبادی در جلد دوم «دروازه مردگان» به تصویر کشیده است.

در قسمتی از کتاب «شب خندق» می‌خوانیم:

پرسیدم: «چقدر طول می‌کشه آدم بتونه خوندن یاد بگیره؟»
نادر صدایش را کمی بالا برد و با شوق گفت: «قبلا خیلی طول می‌کشید اما الان میرزا یه راهی پیدا کرده برای یاد دادن الفبا که خیلی زود جواب می‌ده، مثلاً دو ماه یا حتی یه ماه.»
گفتم: «یه ماه یعنی چند وقت؟»
نادر لب‌هایش را مثل همه وقت‌هایی که می‌خواست فکر کند به هم فشار داد و عینک ظریف و گردش را با نوک انگشت بالا داد و گفت: «یه ماه یعنی سی روز، یعنی سی بار شب‌ها بخوابی و صبح بلند بشی.»
گفتم: «سی روز یعنی چند روز؟ یعنی چند بار؟»
نادر کمی فکر کرد و بعد پنجه یک دستش را باز کرد و گفت: «این دست من پنج تا انگشت داره.»
دست دیگرش را بالا آورد و گفت: «این هم پنج تا که با هم می‌شه ده تا.»
بعد سه بار کف هر دو دستش را عقب و جلو برد و گفت: «سی تا یعنی سه تا ده تا. یعنی این‌قدر، فهمیدی؟»
گفتم: «آره… خوبه، من خیلی بیشتر از اینا تو عمارت نویان‌خان کار کردم.»
نادر آرام گفت: «آره خوبه… خیلی خوبه.»
و انگار با خودش حرف بزند گفت: «خیلی خوبه که بتونی بخونی، اون‌وقت باور می‌کنی که آدما می‌تونن پرواز کنن.»

این کتاب با ۲۵۶ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...