احمد بیگدلی دومین رمانش را با نام "ماه‌بانو و سایه‌های وحشی باد" منتشر می‌کند.

این اثر بر اساس خاطرات یک زن نوشته شده است و به گفته‌ی بیگدلی، ماجرای آن، واقعی است و او تنها روایت این خاطرات را به‌شکل داستان‌وار برعهده دارد.

بیگدلی رمان یادشده را طی چند روز آینده به نشر مانا در اصفهان خواهد سپرد.

بیگدلی همچنین در گفتگو با ایسنا گفت: «که نگارش رمان "زمانی برای پنهان شدن" را که به مسائل حاشیه‌یی جنگ و اسیران ایرانی در عراق می‌پردازد، فعلا کنار گذاشته‌ام و بعد از تمام شدن یک کار قریب الانتشار، دوباره سراغ نوشتن آن خواهم رفت.»

همچنین مجموعه‌ی داستان "آوای نهنگ" بیگدلی یک و نیم سال است که منتظر مجوز نشر است. از سوی دیگر، مجموعه‌ی داستان "آنای باغ سیب" هم پس از بیش از یک سال انتظار، با حذف داستان "این دیگری" که با توافق نویسنده و ناشر حذف شد، مجوز نشر دریافت کرده و به‌زودی توسط نشر آگه منتشر خواهد شد. مجموعه‌ی داستان "نخستین شب راوی" نیز در مراحل حروف‌چینی به‌سر می‌برد.

همچنین رمان "اندکی سایه" که جایزه‌ی کتاب سال را نصیب‌ بیگدلی کرده است، توسط نشر خجسته به چاپ دوم رسیده است.

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...