رمان «بُر شکن» نوشته حمید علیدوستی شهرکی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.

بر شکن حمید علیدوستی شهرکی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، رمان «بُر شکن» به برهه‌ای از تاریخ که تاثیر فراوانی در زندگی مردم استان چهارمحال و بختیاری داشته، می‌پردازد و با نمایش دادن سبک زندگی مردم آن زمان برخی از مناسبت‌های نادرست و پیامدهای منفی اقدامات حکومت پهلوی در زندگی مردم را روایت می‌کند.

«بر شکن» برگرفته از رسمی دیرینه در چهارمحال و بختیاری است. در این رسم اهالی یک روستا با هم بنا می‌گذاشتند دروی گندم و جو خود را در روزی خاص آغاز کنند و کسی زودتر و یا دیرتر اقدام به برداشت محصول خود نکند. این رسم برای این بود که حقی در برداشت محصول، از کسی پایمال نشود.

رسم دیرینه اهالی با آمدن ماشین‌های صنعتی به کشاورزی از بین کشاورزان رخت بر می‌بندد و کم کم این رسم با خرافات و اوهام به هم می‌آمیزد و خان‌های هر روستا از این موضوع برای تحکیم و بسط قدرت خود و اختلاف‌افکنی بین مردم استفاده می‌کردند. با انجام اصلاحات ارضی و کمرنگ شدن قدرت خان‌ها و تقسیم زمین بین مردم این اختلافات قبیله‌ای بیشتر می‌شود و بر شکن دستاویزی می‌گردد تا مردم به جان هم بیفتند و در قبال آن صاحبان املاک بیشترین سود را ببرند.

داستان «بر شکن» همزمان با آغاز اصلاحات ارضی در ایران و ضعیف شدن قدرت خوانین آغاز می‌شود، با نزدیک شدن فصل دروی اهالی به تکاپو برای درو کردن محصولات افتاده‌اند، که شخصیت اصلی داستان با نام کاکا نکبت در همین گیرودار مریض می‌شود و کشمکش بین او که قبلا مباشر خان بوده و مردم روستا آغاز می‌شود.

برای نوشتن این رمان یک سال تحقیق میدانی و پژوهش شده و نوشتن آن حدود دو سال به طول انجامیده است. این رمان در ۱۵۶ صفحه با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

حمید علیدوستی شهرکی متولد سال ۱۳۴۹ شهرکرد است. علیدوستی تهیه‌کننده و کارگردان بازنشسته سازمان صدا و سیماست و تا کنون آثار بسیاری در قالب فیلم مستند و داستانی در کارنامه کاری خود دارد. پیش از این کتاب «وضعیت‌های نمایشی در شاهنامه فردوسی» از این هنرمند و نویسنده در انتشارات سوره مهر حوزه هنری منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...