رمان «من او» [njen ja] اثر رضا امیرخانی با مشارکت انتشارات بای بوک بوسنی و هرزگوین و همکاری رایزنی فرهنگی ایران در سارایوو، در قالب طرح تاپ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به زبان بوسنیایی منتشر شد.

من او» [njen ja] اثر رضا امیرخانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دامیر اوزونوویچ مدیر انتشارات بای بوک در دیدار با امیرحسن نوری، رایزن فرهنگی ایران در بوسنی و هرزگوین با بیان توضیحاتی در خصوص مشارکت در چاپ ترجمه بوسنیایی کتاب «من او» رضا امیرخانی گفت: ملت ایران مردمانی هستند که ادبیات را به خوبی درک می‌کنند و استقبال مردم بوسنی از این اثر از طرفی هم نشان دهنده جایگاه ادبیات در جامعه ایران است و از طرف دیگر، نشانگر قلم نویسنده توانای این کتاب آقای رضا امیرخانی است که متعاقباً دریافتم از چهره‌های مطرح در ادبیات معاصر فارسی به شمار می‌آیند.

مدیر انتشارات بای بوک افزود: مردم بوسنی و هرزگوین به فرهنگ و تمدن ایران و ادبیات فارسی علاقه زیادی دارند و خوشبختانه در طول سال‌های قبل ترجمه ادبیات کلاسیک فارسی از جمله اشعار سعدی، خیام، مولانا، حافظ و… به زبان بوسنیایی بسیار انجام شده است. اکنون خوشحالیم که با همکاری رایزنی فرهنگی ایران گامی مؤثر در معرفی ادبیات معاصر فارسی برداشته‌ایم.

انتشارات بای بوک در توضیح این کتاب در سایت خود چنین آورده است که: «از محله‌های قدیمی تهران تا پاریس، زندگی تلخ و شیرین علی فتاح و خانواده‌اش پدربزرگ، پدر و مادر و خواهر مریم در جریان است. سرنوشت یک خانواده ثروتمند با حوادث و تحولات ایران در قرن بیستم رقم خورد. اما با وجود تحولات پرتلاطم تاریخ ایران، ارزش‌های انسانی و عشق دست نخورده باقی مانده است. داستان زندگی خانوادگی با دنیای درونی قهرمان داستان متناوب می شود. در ذهن علی، زمانی که خاطرات، تداعی‌ها، رنگ‌ها، احساسات و بوها مدام موج می‌زند، زمان غیرخطی می‌شود. رمان رضا امیرخانی تأملی لطیف و عمیق فلسفی در شکننده بودن هستی، ناگزیر بودن مرگ و جاودانگی، در جوهر عشق و رابطه انسان با خداست.»

این انتشارات درباره نویسنده کتاب «من او» نوشته است:

«رضا امیرخانی (تهران، ۱۳۵۲) یکی از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر ایران است. اگرچه او در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کرد، از بیست سالگی شروع به نوشتن کرد و تنها دو سال بعد با اولین رمان، او را به عنوان یک استعداد استثنایی ادبی معرفی کردند. او نویسنده چندین رمان و مجموعه داستان است و همچنین، نقد ادبی و روزنامه نگاری می نویسد. او برنده جوایز متعددی شده و آثارش به چندین زبان ترجمه شده است.»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...