رمان «جزیره گنج» [Treasure island] نوشته رابرت لوئیس استیونسون [Robert Louis Stevenson] با ترجمه مهرداد مهدویان توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

جزیره گنج» [Treasure island]  رابرت لوئیس استیونسون [Robert Louis Stevenson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «جزیره گنج» نوشته رابرت لوئیس استیونسون به‌تازگی با ترجمه مهرداد مهدویان توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کلاسیک‌های خواندنی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند. عناوین این‌مجموعه طی ۱۰۰ سال گذشته منتشر شده‌اند و با هدف خوانش دوباره محبوب‌ترین رمان‌های کلاسیک و با همکاری گروه مترجمین توسط این‌ناشر گردآوری و منتشر می‌شوند.

داستان معروف «جزیره گنج» که پدرومادرهای امروز، در روزگار کودکی و نوجوانی انیمیشن یا فیلم‌های مربوط به آن را دیده‌اند، مربوط به قرن هجدهم است که در آن جیم هاوکینز نوجوانِ مهمان‌خانه‌دار یکی از بندرهای انگلستان، نقشه یک‌گنج بزرگ را پیدا می‌کند و همراه با یک‌گروه دریانورد راهی جزیره‌ای می‌شود که نقشه گنج، نشانی‌اش را می‌دهد. او در ادامه متوجه می‌شود دزدان دریایی به فرماندهی کاپیتان لانگ جان سیلورِ یک‌پا دنبال این‌گنج هستند؛ همان‌طور که گروه دیگر دزدان دریایی به‌رهبری کاپیتان فلینت هم دنبال آن هستند.

«جزیره گنج» یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی است که اقتباس‌های نمایشی و تصویری زیادی از آن انجام شده است. این‌رمان، را معروف‌ترین داستان دزدان دریایی جهان می‌دانند و نویسنده‌اش رابرت لوئیس استیونسون متولد سال ۱۸۵۰ و درگذشته به سال ۱۸۹۴ است. او رمان «جزیره گنج» را سال ۱۸۸۳ منتشر کرد که ابتدا در قالب پاورقی در مطبوعات منتشر شده بود.

این‌رمان ۶ فصل اصلی با عناوین «دزد دریایی کهنه‌کار»، «آشپز دریایی»، «داستان من توی ساحل»، «خانه چوبی»، «ماجرای دریایی من» و «ناخدا سیلور» را شامل می‌شود که این‌فصول هم ۳۴ بخش را در بر می‌گیرند.

در قسمتی از رمان «جزیره گنج» می‌خوانیم:

خطر پر کردن قایق دوم، جسورانه‌تر از آن بود که به نظر می‌رسید. امتیاز آنها این بود که از لحاظ تعداد از ما سر بودند ولی امتیاز ما اسلحه‌های‌مان بود. حتی یک نفر از مردهای شورشی در ساحل اسلحه نداشتند و آن‌قدر هم نزدیک نشده بودند که بتوانند از تپانچه‌های‌شان استفاده کنند. پس قرار شد طوری پخش شویم تا بتوانیم دست کم نیم‌دوجین از آن‌ها را بزنیم.

اسکور پشت پنجره پاشنه کشتی منتظرم بود و رنگ و رویش برگشته بود. او طناب قایق را گرفت و خیلی سریع این کار را کرد و ما برای نجات زندگی خودمان قایق را پر از آذوقه کردیم. بار کشتی گوشت، بیسکویت و باروت بود و فقط یک اسلحه و خنجر برای هرکدام از اسکور، من، رودروث و ناخدا وجود داشت. بقیه اسلحه و باروت‌ها را در عمق دو بغل و نیمی دریا از قایق بیرون ریختیم طوری که درخشش آهن براق را خیلی پایین‌تر و زیر نور خورشید و ته‌شنی و تمیز اقیانوس می‌دیدیم.

مد در حال فروکش‌کردن بود و کشتی دور لنگرش می‌چرخید. صداهای آهای اوهوی خیلی ضعیف از سمت دو قایق کشتی به گوش می‌رسید و با اینکه ما این‌طور خیال‌مان از بابت جویس و هانتر که در سمت شرق بودند راحت می‌شد، به گروه‌مان هشدار می‌داد تا زودتر برویم.

این‌کتاب با ۲۶۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۹ هزار تومان منتشر شده است.

[این رمان برای نخستین بار در سال 1343شمسی و با ترجمه هاجر تربیت منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...