جلد اول کتاب «درآمد سیستان ایران و سیستان افغانستان» [Seistan. revenue report and notes of the Person-Afghan arbitration commission] شامل گزارش درآمد و یادداشت‌های هیأت حکمیت ایران - افغانستان از سال 1905- 1902 به قلم آرتور هنری مک ماهون [Henry McMahon] با ترجمه محمود رفیعی، توسط انتشارات چهاردرخت در بیرجند منتشر شد.

درآمد سیستان ایران و سیستان افغانستان» [Seistan. revenue report and notes of the Person-Afghan arbitration commission]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جلد اول کتاب دارای چهار بخش شامل سیستان ایران، سیستان افغانستان، یادداشت‌هایی درباره گاوداران، رمه‌داران، صیادان، بافندگان و سفالگران و اطلاعات عمومی درباره رودخانه، نواحی زیر آب رفته، پایاب‌ها، راه‌ها، طغیان‌ها (سیلاب‌ها) و سدهای کوچک (آب بندها) این مناطق است.

در پیشگفتار کتاب ذکر شده است که هیأت مؤلف متن انگلیسی، کتاب را به وزارت امور خارجه حکومت هند برای چاپ در «سمیلا» ارائه کرده بودند و کتاب در سال 1906 (1285 شمسی) منتشر شد.

جلد دوم و سوم تألیف همین هیأت هنوز ترجمه نشده است؛ جلد دوم شامل پیوست‌ها و واژه‌نامه‌ها و جلد سوم شامل جداول محصولات، درآمد و جمعیت سیستان ایران و سیستان افغانستان است. مؤلف یا مؤلفان در نگارش متن جلد اول از اطلاعات دو جلد دیگر برای تکمیل و روشن شدن مطالب بهره برده‌اند.

کتاب پیش رو، دارای 51 فصل است و اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار پژوهشگران می‌گذارد؛ اطلاعاتی که در کمتر مأخذی وجود دارد. درواقع این کتاب، دایره‌المعارفی است از اوضاع اجتماعی آن زمان مردم سیستان که اساسا جامعه‌ای فلاحت‌پیشه بودند.

بررسی منطقه سیستان ایران در بخش اول کتاب
در بخش اول کتاب یعنی بخش سیستان ایران، علاوه بر شرح کلی از هر دو سیستان (سیستان ایران و سیستان افغانستان)، اطلاعات کاملی از وضعیت مردم و منطقه همچون آب و هوا، سلامتی، سکنه، تصدی‌گری زمین‌ها، اوزان، اندازه‌گیری‌ها و پول رایج، روال کشت و زرع، جامعه روستایی، روش تقسیم زمین، درآمد حکومت از سیستان، سیستم آبیاری و اقدامات حفاظتی و ... ذکر شده است.

در بخش سیستان افغانستان نیز به مواردی همچون سیستم درآمدی، ناحیه سنجرانی رود هیرمند، سازمان انواع کشت، نکاتی در مورد کشاورزی، روستاهای دره هیرمند و ناحیه دلتای خاش رود یا تبابای چخانسور اشاره شده است.

بخش سوم کتاب نیز نحوه زندگی گله‌چرانان، جمعیت آن‌ها، هزینه و درآمد حاصله از این پیشه، مالیات‌ها و وضعیت زندگی صیادان، بافندگان و سفالگران را توضیح می‌دهد. در بخش چهارم خواننده به اطلاعاتی در خصوص پایاب‌های رود هیرمند از گریشک تا‌هامون، راه‌های عبور از زمین‌های آب گرفته، قابلیت قایقرانی در رود هیرمند و بندهای مدرن و قدیمی دست می‌یابد.

کتاب «درآمد سیستان ایران و سیستان افغانستان» دارای فهرست شجره‌نامه از خاندان‌های سردار پردل خان سربندی، سردار علی شهرکی، سردار سعیدخان بلوچ نارویی، سرداران سنجرانی و خاندان آخوندزاده فقیر محمدخان، حاکم چخانسور است.

جمع‌آوری اطلاعات از مردم عادی و افراد مطلع بومی
نکته قابل توجه کتاب به گفته مترجم، آنجاست که مؤلف یا مؤلفان، جهت تألیف کتاب احتیاج به اطلاعات داشتند و این آگاهی را از طریق پژوهش‌های کارشناسان نظامی، اطلاعاتی، کشاورزی و آبیاری به ریاست مک ماهون (نویسنده گزارش‌ها) کسب کردند. در کنار آن جمع‌آوری اطلاعات از مردم عادی، افراد مطلع بومی، افراد وابسته به حاکم محلی، مسئولان حکومتی، کدخداها و رؤسای قبایل نیز در نگارش بسیاری از مطالب کتاب موثر بوده است.

محمود رفیعی نویسنده و مترجم پیشکسوت خراسان جنوبی در پیش گفتار کتاب نوشته است: ترجمه کتاب متن مفصل انگلیسی به وقت زیادی نیاز داشت ولی علاوه بر آن مشکلی که در ترجمه به آن برخوردم، برگردان نام اشخاص و به‌ویژه محل‌ها بود. زیرا مؤلفان در نوشتن نام اشخاص و مکان‌ها از آوانگاری بین‌المللی استفاده نکرده بودند و یا اینکه در آن زمان با اینگونه آوانگاری آشنایی نداشتند. این مشکلات با همکاری جواد محمدی خَمَک رفع شد.

................ هر روز با کتاب ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...