«ماه ‌شرف»، حکایتی شاهزاده خانم قاجاری است که با مرگ مواجهه‌ای متفاوت دارد. شرمین نادری، با این کتاب، یک بار دیگر در تاریخ سفر کرده است.

ماه ‌شرف شرمین نادری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، مخاطب ادبیات فارسی امروز، دیگر قصه‌ شاهزاده‌ها را نمی‌پسندد اما هنوز هم قصه‌نویسانی هستند که می‌توانند با گفتن این قصه‌هایی که از دل تاریخ بیرون می‌آیند، مخاطب را جذب کنند. شرمین نادری، (متولد ۱۳۵۵) نویسنده‌ای است که او را بیشتر به خاطر آشنایی‌اش با لحن و ادبیات قاجاری می‌شناسند، نادری که معتقد است قصه‌گویی را از خانواده‌اش به ارث برده، در طول سال‌های نویسندگی‌اش، آثاری چون قمر در عقرب، اشرف جان و رویای شهریور، ماه‌گرفته‌ها و چند کتاب دیگر را در این سبک نوشته که تازه‌ترین آن‌ها ماه شرف است.

ماه شرف، حکایت دختر بیمار یکی از اعضای خاندان قاجار پس از خلع سلطنت آخرین شاه این سلسله و به تخت نشستن رضا پهلوی است. ماه شرف با همراهی ندیمه تازه‌ای که پدرش برای مراقبت از او فرستاده، برای مرگ آماده می‌شود، اما گویا دست تقدیر برای دخترک سرنوشت دیگری را رقم زده است.

داستان کتاب از سفر به گلاب‌دره آغاز می‌شود که گویی به سفری که باید ماه شرف ناگزیر در آن گام بگذارد، اشاره می‌کند. سفری به راهنمایی یک روح سرگردان در باغ بزرگ شازده قجری، سفری بی پایان که نهایت آن هرگز مشخص نمی‌شود.

فصل‌های این کتاب در حقیقت کاغذهایی است که ماه شرف از خود به یادگار گذاشته است، یادداشت‌هایی که نادری در ابتدای کتاب و در توضیح آن می‌نویسد: خیال کن کاغذهای ماه‌شرف را توی گودالی عمیق و نمور در کوچه‌پس‌کوچه‌های گلاب‌دره پیدا کردم، خیال کن ماه‌شرف را به چشم دیده‌ام، یک‌روزی، یک‌زمان بی‌زمانی شاید، خیال کن همه‌ این‌ها حقیقت است و نه رویا و بعد کتاب را بخوان.

شرمین نادری، مدرک کارشناسی ارشد تصویرسازی خود را از دانشگاه تهران، دریافت کرده و از سال ۱۳۸۰ به عنوان نویسنده و تصویرگر در نشریات مختلف مشغول به کار بوده است. نخستین اثر او، در سال ۱۳۸۳ منتشر شد و او اکنون یکی از نویسندگان پرکار ادبیات داستانی به شمار می‌رود. ماه شرف، آخرین اثر شرمین نادری، در ۱۳۰ صفحه، توسط نشر آوند دانش، در مجموعه نقطه سر خط، ویژه داستان‌های ایرانی، منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...