علی سرابی سریالی را با اقتباس از رمان ایرانی «خون خورده» نوشته مهدی یزدانی خرم برای توزیع در شبکه نمایش خانگی کارگردانی می‌کند.

به گزارش کتاب نیوز، «خون‌خورده» چهارمین رمان مهدی یزدانی خرم است که در 272صفحه و در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ منتشر شد و تاکنون یازده بار تجدید چاپ شده است.

حق ساخت این رمان از نشر چشمه خریداری شده و نگارش فیلمنامه‌ آن به دست تیمی به سرپرستی یزدانی‌خرم از هفته‌ آینده آغاز خواهد شد. بنابر توضیحِ علی سرتیپی تهیه‌کننده اثر، تولید این سریال از نیمه‌ سال ۱۳۹۹ آغاز می‌شود.

علی سرابی کارگردان و بازیگر تئاتر ایران، در اولین تجربه‌ تصویری‌اش این پروژه‌ را کارگردانی خواهد کرد. او در عین حال به عنوان کتابخوان نسخه‌ صوتی این رمان نیز حضور داشته است. نسخه‌ای که در روزهای آینده با موسیقی فردین خلعتبری منتشر می‌شود.

«خون‌خورده» قصه‌ پنج برادر است در سال‌های دهه‌ شصتِ ایران، از تهران تا اصفهان، از بیروت تا آبادان و از مشهد تا کلیسایی کوچک در محله‌ نارمک که ۲ روح بر صلیبِ لق‌اش نشسته‌اند... قصه‌ «برادران سوخته». برادرانی که گم شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...