موزه دیکنز برای نمایش تاثیر محیط بر خَلق رمان الیور توئیست و شخصیت‌هایش، یک تور پیاده‌روی برگزار می‌کند.

تور پیاده‌روی در لندن همراه با الیور توئیست

به گزارش ایرنا به نقل از گاردین، بازدیدکنندگان در این تور از تمام محلات و مراکزی از لندن که الهام‌بخش چارلز دیکنز شد، دیدن می‌کنند؛ از سافرون هیل که خانه گروه دزدان فاگین در داستان الیور توئیست بود گرفته تا کلرکن‌ول گرین که خلافکاران دنبال الیور افتادند. هدف از برگزاری این تور و نمایشگاه‌های جانبی آن این است که دوستداران کتاب و ادبیات ببینند زندگی شخصی، جهان و خیابان‌های اطراف دیکنز چگونه شاکله رمان اولیور تویست را شکل داد.

تور پیاده‌روی در لندن همراه با الیور توئیست

در نمایشگاهی که همراه این تور برگزار می‌شود، یک صفحه از نسخه دست نویس رمان به خط دیکنز، نامه‌هایی او درباره روند نگارش داستان و پلاکی دیده نشده متعلق به این نویسنده نیز به نمایش گذاشته می‌شود که حاوی تار موی خواهر همسرش، مری هوگارت، است. مری با دیکنز و همسرش کاترین زندگی می‌کرد تا این که در سال ۱۸۳۷ در حالی که تنها ۱۷ سال داشت، به طور ناگهانی درگذشت. مرگ او تاثیر عمیقی بر دیکنز گذاشت و الهام‌بخش خلق کاراکتر رُز میلی (Rose Maylie) در رمان اولیور تویست شد.

لوییزا پرایس متصدی نمایشگاه در این باره می‌گوید: رُز همان مری بود، پاک طینت، جوان و زیبا. دیکنز در فصل‌های آخر رمان با توصیف پایان شیرین برای رُز در واقع مرثیه‌ای برای مری می‌نویسد؛ شخصیت رز ازدواج می‌کند و بچه‌دار می‌شود، همان پایانی که دیکنز برای مری می‌خواست.

تور پیاده‌روی در لندن همراه با الیور توئیست

تور پیاده‌روی جدید چارلز دیکنز و نمایشگاه‌های جانبی آن از روز ۳۰ ژوئن (چهارشنبه ۹ تیر) آغاز می‌شود.

الیور توئیست دومین رمان معروف چارلز دیکنز نویسنده مشهور انگلیسی بود. ایده این رمان تنها چند هفته پس از آن که چارلز و همسرش اولین فرزندشان را به خانه آوردند، در ذهن نویسنده شکل گرفت و از سال ۱۸۳۷ تا ۱۸۳۹ به صورت سریالی در پاورقی ماهنامه Bentley's Miscellany منتشر شد. الیور تویست داستان یک پسر بچه یتیم به همین نام است که در دنیای بی‌رحم و بی‌قانون تک و تنها رها شده و باید از خود محافظت کند. این شخصیت در طول داستان به شوربختی و مشکلات زیادی دچار می‌شود و حتی به دام یک گروه جیب بر می‌افتد که راه و رسم دزدی را به او یاد می‌دهند تا منبع درآمدی برایشان باشد. دیکنز برای ارائه تصویری واقع‌گرایانه در این رمان، زمان زیادی را به گفت‌وگو با کودکانی که شرایط مشابهی داشتند گذراند تا درباره مشکلات و چالش‌هایی که با آنها روبه‌رو می‌شوند بیشتر بداند. دیکنز در این رمان فساد در جامعه آن روز انگلیس را با ظرافت و دقت هرچه تمام به تصویر کشید.

به گفته پرایس، اولیور تویست در زمان خود بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مردم تصاویری را که نویسنده از دنیای خلافکارا و فقرا ارائه داده بود، با پوست و گوشت خود درک می‌کردند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...