گفتن و نگفتن | شرق


آذر یک‌ هفته بعد از اینکه به عکس پدرش روی صفحه لپ‌تاپ زل زد و داد کشید: «شش سال که سهله، 60 سال هم بگذره نمیام تو یکی رو ببینم»، گذرنامه‌اش را جلوی پرستار می‌گذارد: «خواهش می‌کنم، باید ببینمش». «زی-پو» [اثر زهرا بیگدلی] با این پاراگراف شروع می‌شود و خواننده را درگیر بیست‌وشش سال زمان ازدست‌رفته می‌کند. بیست‌وشش سال زندگی دختری که از 14‌سالگی با کابوسی مدام همراه است. بی‌تردید یکی از بنیادی‌ترین مقولات زندگی بشری زمان است. افراد در زمان سیر می‌کنند و بر اساس آن برای زندگی خود برنامه‌ریزی می‌کنند. یکی از زیباترین کارکردهای داستان، رفتن به این ‌سو و آن ‌سوی زمان است؛ آن‌گونه که خواننده زندگی کند و خود را به‌جای او بپندارد و گاه برایش تصمیم بگیرد.

زی پو زهرا بیگدلی

«زی-‌پو»، به‌عنوان یک رمان روان‌شناختی در بستری بیست‌وشش‌ساله حرکت می‌کند و خواننده را به گذشته و حال می‌کشاند. در این رمان شخصیتی ساخته می‌شود که به‌خوبی خواننده باورش می‌کند و گاه به‌ خاطر کارهای کرده و نکرده‌اش، دندان بر هم می‌ساید؛ اگرچه این شخصیت در داستان‌های ایرانی، نو و بکر است. «آذر»، دختر جوانی است که در «زی-‌پو» تلاش می‌کند خودش باشد. خودی بدون تکیه بر دیگران؛ که مدام در اندیشه‌ رفتار پدر است. دختری معلق میان گفتن و نگفتن که منتظر شنیدن حرف‌های پدری است که خیال حرف‌زدن ندارد. او شخصیت عجیبی است. تا مرز ویرانی می‌رود و در سکوت خود را می‌یابد. از خود زنی می‌سازد که در نگاه بیرونی موفق است، اما زخم‌های عمیقی بر بدن دارد.

داستان او در خلال سفر چندروزه‌اش روایت می‌شود. او می‌آید که بشنود اما حقیقت آن است که آمده تا از دردهایش بگوید. آذر، قربانی پدری است که نماد بیرونی‌اش بسیار موجه است. او قربانی است و سکوت می‌کند. سکوت می‌کند اما نمی‌نالد. اهل افسردگی و ناله و درماندگی نیست. جوهری جنگنده دارد که مدام هل‌من‌مبارز می‌گوید و حریف می‌طلبد: «به چشم‌های آذر که قاطعیت همیشه را پررنگ‌تر از هروقت دیگری نشان می‌دادند، خیره شد: چرا این‌قدر مطمئنی؟ چون من این رابطه رو می‌خوام». او از 14سالگی میان عشق و نفرت معلق است. دنیا برایش در فاصله‌ تشنج‌های مغز و سلامتی‌اش جابه‌جا می‌شود. چیزی در ته وجودش میان ذرات نفرت برای پدری که اینک پیر و درمانده است، می‌‌تپد. پدر هنوز برایش همه‌چیز است. اما جایگاه آذر کجاست؟ نکته‌ای که به‌ نظرم از نقاط ضعف داستان محسوب می‌شود، ناگفته‌ماندن بخشی از شخصیت پدر است. ‌خواننده با دلایل چرایی رفتار او مواجه نمی‌شود. این ضعف به نظرم در شخصیت منفعل مادر هم به چشم می‌خورد. «پروین» زنی نیست که دردها را نفهمد و با دیالوگی در آخر داستان معلوم می‌شود که بسیار هم خوب می‌فهمد، اما در همه‌ سال‌ها و دردهایی که بر آذر می‌گذرد، حضور ندارد؛ انگار اصلا نیست. برای همین است که من به‌عنوان یک مادر مدام از خودم می‌پرسم؛ مادرش کجاست؟ «آذر دیگه نمیاد مینا جون! گودرفتگی چشم‌ها و چروک‌های ریزودرشت دور دهان پروین که زیر نور مهتابی رنگ لوستر پررنگ‌تر از هروقت دیگری رخ نشان می‌دادند را برانداز کرد. حس کرد پنج‌ساله شده و دوباره روحش جلوی مادر عریان است». آذر می‌رود، درحالی‌که خودش می‌داند به‌رغم آن‌ورِ لجبازش که ادعا می‌کند برنمی‌گردد، بازخواهد گشت.

نویسنده «زی-پو» در ساخت شخصیت‌‌هاش خیلی موفق است. در رفت‌وآمد زمانی مخاطب را با ذره‌های جامانده بر روح آدم‌ها روبه‌رو می‌کند و داستان را پیش می‌برد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...