نشر روزبهان دو کتاب «کاتالپسی» و «خزان» را در حوزه ادب و هنر روانه بازار نشر کرده است.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نشر روزبهان دو کتاب جدید در حوزه ادب و هنر روانه بازار نشر کرده است. نخستین کتاب «کاتالپسی» جدیدترین نمایشنامه علی امیرریاحی است.

روایت این کتاب با گفت‌وگوهای نُه شخصیت داستان در فضای یک آپارتمان پرداخت شده‌است. دغدغه‌هایی که شخصیت‌های اصلی نمایشنامه با آن مواجه‌اند، مسائلی به نسبت مدرن در رابطه با زیست اجتماعی ـ فرهنگی‌شان است.

در نگاهی جزئی‌تر به نمایشنامه، شخصیتِ «کیانوش» نوعی بُرشِ محتوایی از تیپ یا شخصیت‌های مدرن انسانی را نمایندگی می‌کند که در ارتباط با عنوان کتاب «کاتالپسی» به نوعی «بی‌جنبشی» نسبت به وقایع و بی احساسی نسبت به درد رسیده‌است. کیانوش اما لزوماً این بی‌جنبشی را در فیزیکِ جسمی خود حس نمی‌کند او در واقع نسبت به وقایع زندگی به نوعی بی‌جنبشی و بی‌تفاوتی پناه برده‌است!

کتاب «کاتالپسی» نوشته علی امیرریاحی با شمارگان 1000 نسخه در 80 صفحه به قیمت 20000 تومان منتشر شده است.

خزان Autumn الی اسمیت [Ali Smith]

خزان
اما عنوان اثر دوم «خزان» [Autumn] است. این کتاب روایتِ گیرای انسان‌هایی است که مجال یافتند تا زیستن را از دریچه تجربه‌های شخصی‌شان روایت کنند. نویسندۀ کتاب، امکانِ بیان اندیشه‌ها‌، خشم‌‌ها و کلنجارهای درونی را به شخصیت‌های قصه می‌دهد.

این کتاب، داستانِ هم‌صحبتی و مکالمه دختری به نام «الیزابت» با پیرمردی ترانه‌سراست. «دنی»، پیرمردِ همسایه، فرصت گفت‌وگو و پرسش را به الیزابتِ کودک می‌دهد. الیزابت می‌تواند بی‌پروا و بدون واهمه بپرسد؛ پرسش‌هایی دربارۀ تصاویر، انسان‌ها و رخدادها که درواقع با هرکدام، نوعی اندیشیدن را تمرین می‌کند؛ گفت‌وگوهایی که گاهی در ذهنِ الیزابتِ جوان هم تداوم پیدا می‌کنند و در نوع نگاه او به زندگی تأثیرگذارند.

جذابیتِ روایتِ داستان، نوعی سهیم‌شدن در تجربه‌های شخصیت‌هاست؛ از این رو فرقی نمی‌کند قصه از زبانِ «دنیِ» در کما روایت شود یا گاهی یک شخصیت، در دو تصویرِ کودکی و جوانی‌اش، واگویه‌هایی مناسبِ سن‌وسالش را بازگو ‌کند.

مؤلفِ کتاب، حتی این امکانِ هیجان‌انگیز را برای مخاطب فراهم می‌کند که از حدس‌های طنزآمیزِ ذهنِ شخصیت‌های داستان، آگاه شود! درواقع، در این رمان، اندیشه‌ها و حتی حدس‌های جزئی شخصیت‌های داستان، از زبان خودشان و بدونِ ساختارهای کلاسیکِ روایتگری بیان می‌شوند. از این رو، نویسنده «خزان»، خواننده تیزهوشی را مطالبه می‌کند که بتواند واگویه‌ها و حدیث نفسِ شخصیت‌ها را از هم تشخیص دهد.

اگر بخواهیم کمی از فُرم و ساختار کتاب فاصله بگیریم، می‌توان گفت این رمان، درباره اندیشیدن، تعمق راجع‌به تصاویر، رفتار انسان‌ها و گاهی نوعی نقد اجتماعی است. «آلی اسمیت»، این مفاهیم را با سفری مداوم در طولِ زیستِ شخصیت‌های داستان، روایت می‌کند؛ طیفی گسترده از الیزابتِ کودک یا جوان، دنی زنده یا خاطراتِ موهومش در کُما.

این روندِ روایتگری از دورنِ شخصیت‌ها، فقط محدود به شخصیت‌های اصلی داستان نمی‌شود؛ نویسنده خلاقِ داستان، ما را با روحیه جستجوگری الیزابت، به سفری انتزاعی درونِ تابلوهای نقاشی هم می‌کشاند و به آن‌ها هم این امکانِ عادلانه را می‌دهد که قصه‌هایشان را از زبان خودشان روایت کنند!

خزان می‌تواند شما را تا آخر با خود نگه دارد؛ به‌ویژه اگر علاقمند به روایت‌هایی باشید که گاهی راویان متعدد دارند!

کتاب «خزان» نوشته الی اسمیت [Ali Smith] به ترجمه آرمین کاظمیان به قیمت 69000 در 212 صفحه به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...