رمان «هیام» نوشته لیلا قربانی با موضوع نقش زنان در عصر ظهور توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد.

هیام لیلا قربانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «هیام»، ترسیم فضای واقعی جنگ با محوریت نقش زنان در عصر ظهور توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد. زمانی که جنگ را در جنس ادبیات روایت می‌کنیم، دو جنس متناقض را در هم و با هم حل می‌کنیم؛ جنس خشک و ضمخت جنگ را در جنس نرم و ملطّف ادبیات.«هیام» محصولِ عناصر جنگی هشت ساله جنگِ ایران و عراق است که حالا درونِ لایه هایِ دهه نودِ عصرِ اخیر، جریان دارد. این جریان نیز به خوبی درونِ لایه‌های تاریخ دیده می‌شود؛ که نمونه بارزِ آن واقعه هیروشیما است و اگر بخواهیم این حاشیه‌ها را ببینیم، سردشت و حلبچه نمونه چشم گیری است.

این اثر نمونه و ثمره محصولات جنگی نیمه قرن حاضر است و گازهای خردلی که به جنین درونِ رحمِ مادری جنگ زده هم رحم نمی‌آورد و حالا، درست دهه نودِ همان قرن، گازهایِ خردلِ بیست و پنج سالِ قبل شده است درد و دورن ریه‌های شخصیت این داستان جریان دارد. واین جریانِ دردِ تاریخی فی الواقع، در این دهه جامعه ایرانی محجور مانده است؛ شاید چون همه این واقعیت‌ها جمع شده است درون پرانتزحواشی جنگ.

روایت داستان در سه بخش اصلی خلاصه شده است، قصه زنان عصر نبوی که دوشادوش مردان در صحنه نبرد در لباس حق و باطل حضور داشتند. قصه زنی که بین خواستۀ شخصی خودش از زندگی و خواستۀ عمومی جامعه برای کمک به آن گرفتار شده است، و در نهایت قصۀ دختر جوانی که زندگی اش دست مایۀ نابودی در سایۀ ادوات جنگی انسان خوارانۀ قرن بیست و یک قرار گرفته است. همچنین زبانِ این رمان خالی از پیچیدگی‌های گمراه کننده است تا در انتها برداشت‌های کمی و کیفی داستان به خود مخاطب محول گردد.

در برشی از کتاب می‌خوانیم:
وقتی در خانه برای اولین بار گفتم:
می‌خواهم با یک پسر مسلمان ازدواج کنم، او ایرانی است.
مادرم بی معطلی گفت:
می‌خواهی روی موهایت سرپوش بیاندازی؟
پدرم بعد از لحظاتی، فقط به قدر نکته سنجی، لب باز کرد و گفت: آنجا اسلام و ایرانش طوری در هم تنیده که هیچگاه مختار به گزینش یکی از آن دو نمی‌شوی، محدودیتی دارد وصف نشدنی.

رمان هیام، ترسیم فضای زمخت و واقعی جنگ با محوریت نقش زنان در عصر ظهور به قلم لیلا قربانی در قطع رقعی و ۱۷۶ صفحه توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...