داستان بلند «رویای بی‌قرار» اثر فاطمه مسعودی از سوی نشر کتاب نیستان منتشر شد.

به گزارش مهر، «رؤیای بی‌قرار» اثری اجتماعی ست که با تمی خانوادگی و درباره مسئله فرزندآوری و ناباروری در میان زوج‌های جوان تألیف شده است. این داستان بلند از ماجرای ناباروری یک زوج جوان آغاز می‌شود و تلاش آنها برای استفاده از روش‌ها و تکنیک‌های تازه برای فرزندآوری که همگی آنها در نهایت به شکست می‌انجامد، در نهایت آنها را به سمت مسیر پذیرش واقعیت ناممکن بودن فرزنددار شدنشان پیش می‌برد.

داستان بلند فاطمه مسعودی از چند منظر اثر قابل توجهی است. نخست اینکه این داستان در قالبی کاملاً رئالیستی روایت شده است. با وجود اینکه نویسنده در پاره‌ای مواقع نشان داده که بی‌تمایل به یک روایت سانتی‌مانتال و احساسی و خوش‌نمک کردن محیط داستانی‌اش نیست اما او بستر اصلی رمانش را به بیان رئال اختصاص داده است و از همان فصول ابتدایی رمان و شرح بی‌پرده و دقیق مسیر پیش روی زوج جوان برای فرزندآوری به این وادی پا می‌گذارد.

از سوی دیگر داستان او از توصیف‌های قابل قبول و باورپذیر بهره برده است. با وجود اینکه این داستان را باید صاحب ادبیاتی زنانه بدانیم که به شکلی احساسی داستان را به طور عمده برای مخاطبان زن روایت می‌کند، اما شکل و طریقه روایت در این اثر به شکلی است که برای مخاطبان غیر زن نیز می‌تواند جذاب بوده و مورد استفاده آنها نیز قرار بگیرد.

مسعودی داستانش را از فضای کاملاً شهری و در مختصاتی کاملاً مبتنی بر محاسبات زمینی شروع می‌کند و پروسه تلاش برای فرزنددار شدن این زوج جوان را در این مسیر به پیش می‌برد؛ اما ماجراهای داستان در نهایت به سمت و سویی سوق پیدا می‌کنند که حقیقت ناباروری این زوج و کنار آمدن با آن در مسیری روحانی و با تمسک به باورهایی فرا زمینی و در دل سفری زیارتی بر وجود آنها می‌نشیند.

داستان «رؤیای بی‌قرار» از منظر آنچه رفت بیشتر داستانی است که طرحی از یک زندگی را پیش روی مخاطب خود قرار می‌دهد و شکل و سیاق روبرو شدن با مصائب زندگی در بستر محتوایی این داستان که ناباروری است را شرح می‌دهد. این اثر با چنین تمی برای طرفداران داستان‌های عینت‌گرای اجتماعی که البته دنبال بیان برخی ظرافت‌های زنانه و طنازی‌های ویژه زنان در داستان هستند پیشنهادی قابل توجه به شمار می‌رود.

انتشارات کتاب نیستان داستان بلند «رؤیای بی‌قرار» را در ۱۹۴ صفحه و با قیمت ۴۰,۰۰۰ تومان منتشر کرده است.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...